انجام امورفرهنگی  اجتماعی  و محیط زیست  وسلامت محیط

سید احمد کربلایی


مقاله برگزیده


سید احمد کربلایی
سید احمد کربلایی تهرانی (متوفای ۱۳۳۲ ه ق)، عالم، فقیه و از عرفای بزرگ شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود. او اصالتا اهل تهران ولی در کربلا متولد شده و در نجف اشرف تحصیل کرده و به درجه اجتهاد رسید. وی در فقه و اصول فقه از محضر بزرگانی چون میرزای شیرازی، میرزا حسین خلیلی تهرانی، میرزا حبیب‌الله رشتی، آخوند خراسانی استفاده نموده و در عرفان از ملا حسینقلی همدانی بهره برد. سید علی قاضی، سید محسن امین، محمدتقی بافقی قمی‌ و سید ابوالقاسم لواسانی از شاگردان مشهور او هستند. سیمای عرفانی و معنوی و اخلاقی‌ ایشان بیشتر جلوه‌گر است ولی در میدان فقاهت نیز از جایگاه والایی برخوردار است.(ادامه)

زیرساخت‌های معرفت بشری
یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌ها و پایه‌های معرفت بشری، محسوسات یا مشاهدات‌اند که معمولاً وجدانیات را زیرمجموعه آنها قرار می‌دهند. متفکران مسلمان، عمدتاً در آثار منطقی خود، محسوسات یا مشاهدات را گزاره‌هایی بدیهی، بی‌نیاز از استدلال و یقینی دانسته‌اند. از منظر آنان، این‌گونه گزاره‌ها اعتباری همچون فطریات و اولیات دارند و مفید یقین و معرفت یقینی‌اند.(ادامه)

عالمی که به گریه بسیار معروف بود

مرحوم آیت ‏اللّه ‏سیداحمد کربلایی، از نوادگان پیشوای هفتم، امام موسی‏ بن جعفر علیه ‏السلام و از سادات موسوی می‏ باشد. پدر ایشان، سید ابراهیم، پیش از تولد سید احمد، شهر تهران را به مقصد کربلا ترک کرد و در کنار بارگاه ملکوتی سیدالشهداء، رحل ...

عالمی که به گریه بسیار معروف بود

بی معرفتی ما به امام زمان (کربلایی سید احمد نجفی) - آپارات

بیانات آیت الله کربلایی سید احمد نجفی حفظه الله در مورد رهبر ...

مصاحبه با کربلایی احمد - آپارات

 

بعد‌اخلاقی ممتاز ایشان باعث شد تا بزرگانی از جمله آیت‌‌الله سید علی‌‌آقا قاضی‌طباطبائی و آیت‌الله آقا سید جمال‌الدین گلپایگانی از وجود این مرد الهی بهره‌‏مند شوند و به مراتب عالی عرفانی و معنوی برسند.

 

مرحوم آیت ‏اللّه ‏سیداحمد کربلایی، از نوادگان پیشوای هفتم، امام موسی‏ بن جعفر علیه ‏السلام و از سادات موسوی می‏ باشد. پدر ایشان، سید ابراهیم، پیش از تولد سید احمد، شهر تهران را به مقصد کربلا ترک کرد و در کنار بارگاه ملکوتی سیدالشهداء، رحل اقامت افکند و در حریم آن امام همام ساکن شد. بعد از ورود به کربلا، فرزندی از ایشان متولد شد که سیمای پرنورش، حکایت از آینده‏ای درخشان داشت. سید ابراهیم، نام کودک خود را سید احمد نهاد. گر چه تاریخ دقیقی از تولد مرحوم سید احمد در دست نیست، ولی با توجه به سال وفات ایشان یعنی 1332، ولادت او در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری بوده‏ است.

از دوران نوجوانی در حوزه علمیه کربلا به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و دروس سطح را همان جا فرا گرفت.

سپس برای تکمیل تحصیلاتش به حوزه مقدس نجف هجرت کرد و سطوح عالی و دروس خارج فقه را از محضر بزرگان آن دیار فرا گرفت و درنهایت به درجه اجتهاد نائل آمد و از بسیاری از اساتید خود، اجازات اجتهادیه دریافت کرد.

 

دو شاگرد برجسته سید احمد کربلایی

بعد اخلاقی ممتاز ایشان باعث شد تا بزرگانی از جمله آیت ‌الله سید علی ‌آقا قاضی طباطبائی و آیت ‌الله آقا سید جمال ‌الدین گلپایگانی از وجود این مرد الهی بهره ‌‏مند شوند و به مراتب عالی عرفانی و معنوی برسند.

 

عالمی که هیچ گاه فتوی و رساله نداد

راجع به علم و فقاهت آیت ‌الله کربلایی در علوم رسمی همین بس که در سن حدود چهل سالگی ایشان را به عنوان نامزد مرجعیت شیعیان انتخاب نمودند و همه  او را به نبوغ علمی و تقوای روحی قبول داشتند، ولی خود ایشان حاضر نشد فتوی دهد و یا رساله بنویسد.

 

هیچ گاه امام جماعت نبود

آیت ‌الله کربلایی حتی از اقامه نماز جماعت، همچون علامه قاضی و استاد علامه طباطبائی رضوان‌ الله تعالی علیهم خودداری کرد. (ظاهرا علت اینکه علامه طباطبایی هیچ گاه امام جماعت نشد این بود که علامه قاضی چنین بود و علت این امر هم امام جماعت نشدن سید احمد کربلایی بود.)

 

تفاوت استاد با شاگرد

گاهاً شنیده می شود که مخصوصا جوانان  وقتی زندگی علمای اخلاق و بزرگان و کسانی که به درجه ای از مقامات عرفانی رسیده اند را مطالعه می کنند یا در موردشان چیزی می شنوند، ابراز می کنند که این افراد تارک دنیا بودند و هیچ توجهی به زندگی و معیشت و .. نداشتند و ما نمی توانیم این گونه باشیم ... در این جا نکته ای را از زندگی مرحوم آیت الله سید احمد کربلایی عرض می کنیم :

استاد محمد حسن قاضی یکی از فرزندان آیت ‌الله سید علی قاضی (ره) می ‏‌فرمود: یک اختلافی در روش مرحوم کربلائی با استادشان وجود داشت. ملا حسینقلی نسبت به امور معیشتی و دنیایی خیلی بی ‏‌علاقگی نشان می ‌‏دادند ولی آقا سید احمد این طور نبود؛ آقا سید احمد خیلی به هیأت و لباس و زندگی‏‌اش مقید بود.

بنا براین می توان خوش پوش و آراسته ( البته نه تجملاتی و دلبسته دنیا و مادیات) بود و به مدارج عرفانی و اخلاقی هم رسید.

 

همسایه از همسایه خبر می دهد

شیخ آقا بزرگ تهرانی که مدتی همسایه مرحوم کربلایی بوده از ایشان چنین یاد می‌کند: سید احمد، در مراتب علم و عمل و سلوک و زهد و ورع و تقوی و معرفت بالله و خوف و خشیت از او یگانه فرد زمان و اوحدی عصر خود بود.

نمازهای خود را در مکان ‌های خلوت به جای می‌آورد و از اقتدا کردن مردم به وی در نمازها خودداری می ‌نمود و بسیار گریه می ‌کرد و کثیر البکاء بود، به طوری که نمی ‌توانست از گریه در نمازها خویشتن ‌داری نماید، به خصوص در نماز شب.

و من در مدت دو سال که به همسایگی او فائز و بهره ‌مند شدم در این مدت از او چیزهایی را مشاهده نمودم که بیانش به طول می ‌انجامد. [نقباء البشر، شیخ آغابزرگ تهرانی، ج ۱، ص ۸۷ و ۸۸]

 

دستورالعمل ‌های اخلاقی از سید احمد کربلایی

سید احمد کربلایی برای یکی از شاگردان خود دستور العمل هایی را بیان داشتند که در ادامه اشاره می کنیم:

1. مواظبت کامل بر اداء واجبات و ترک محرمات. 2. کمال مراقبت در طول روز. 3. هنگام خوابیدن محاسبه نفس کردن. 4. در صورتی که نفس، مخالفتی نموده آن را جبران نماید و نفس را با انجام ضد میل او مجازات کند. 5. در هر شب جمعه و عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند. 6. اهم از همه  اینکه در تمام اوقات و در همه احوال، حضرت حق جل و علا را حاضر و ناظر بداند. 7. دوام توجه و توسل به حضرت حجت عجل الله فرجه که واسطه فیض زمان است و بعد از هر نماز دعای غیبت که «اَلَّلهمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ...» است خوانده، و سه سوره توحید هدیه به آن بزرگوار و دعای فرج «اللهم عظم البلاء ...» را ترک ننماید. 8. دوام طهارت و خواب با طهارت و وضو و تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) در وقت خوابیدن و بعد از هر نماز واجب قرائت آیة ‌الکرسی و مواظبت بر سجده شکر بعد از بیداری و خواندن آیات.

 

آخرین نماز آیت ‌الله سید احمد کربلایی

آقا سید احمد کربلایی نیز از جمله عرفایی بود که به کثیر البکاء بودن در نوافل معروف و مشهور بود. این ویژگی آن چنان بوده که آخرین لحظه‌‏های حیاتش در عالم فانی، به نماز عصر اختصاص یافت و در واقع ندبه‏‌های دلتنگی‏‌اش پایان یافت و به وصل و التیام انجامید.

 

حلواى تنتنانى، تا نخورى ندانى

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی برای مرحوم علامه طهرانی نقل نموده ‌اند که:پس از رحلت مرحوم آقا سید احمد کربلایی، من شبى او را در خواب دیدم؛ و مى‌ دانستم كه فوت كرده است؛ انگشت مسبّحه (سبّابه) ایشان را محكم گرفتم و گفتم: از آن مقامات و درجاتى كه خدا به شما عنایت فرموده است، باید براى من بیان نمائید!

با شدّتى هر چه تمام ‌تر انگشت خود را از دست من كشید و خنده‌اى نموده گفت: "حلواى تنتنانى، تا نخورى ندانى!"

 

  • منابع:
  •  
  • سایت فارس/ کتاب «سند عرفان در باب حالات عرفانی آیت ‌الله سید احمد کربلائی»؛ نوشته حسن اردشیری لاجیمی مدرس عرفان اسلامی/ سایت عرفان و حکمت

 


نویسنده : خادم
تاریخ : چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۰
زمان : 1:12


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.