![]() |
مقاله برگزیدهرضایت شغلی رضایت شغلی، یکی از مباحث مطرح در روانشناسی صنعتی و سازمانی بوده و به معنای حس رضایت و خشنودی شخص از شغلی که دارد و کاری که انجام میدهد و احساس ارزشمندی، عزت نفس، تعالی و والایشی است که با انتخاب آن شغل بهدست میآورد. پژوهشها نشان میدهد که خشنودی شغلی با شادکامی کلی، بهداشت روانی و امید زندگی طولانیتر ارتباط دارد. در این مقاله بعد از بررسی ارتباط زندگی خانوادگی و شخصیت انسان با زندگی کاری و شغلی که دارد به عوامل ایجاد رضایت شغلی میپردازیم. مقدمهاحتمالا قسمت عمدهای از زندگی روزانه شما صرف یک کار میشود. فرق میان اشتغال به شغلی که شما دنبالش بودهاید و شغلی که صرفا به خاطر اجبار به آن مشغولید، میتواند همان اختلاف میان زندگی رضایتبخش و کامروا یا زندگی شاق و نامطلوب باشد. موضوع کار دلخواه در برابر کار اجباری در بسیاری از حوزههای زندگی شما اهمیت دارد، اما بندرت با اهمیتتر از زمینه اشتغال است. پژوهشها نشان میدهد که خشنودی شغلی با شادکامی کلی، بهداشت روانی و امید زندگی طولانیتر ارتباط دارد. ویلنت، دریافت که کارکرد شغلی خوب با کارکرد سالم در بسیاری از زمینههای زندگی ارتباط دارد. تلفیق زندگی کاری و خانوادگیآنچه حائز اهمیت است تلفیق زندگی کاری و خانوادگی است. هر روز رابطه میان رضایت شغلی و رضایت از زندگی خانوادگی از لحاظ روندهای جمعیتشناسی مهمتر میشود، برای مثال افزایش تعداد خانمها در نیروی کار (به ویژه خانمهای بچهدار)، افزایش درصد بچههای پیش دبستانی، افزایش تعداد زوجهایی که دو شغل دارند و مسنتر شدن جمعیت کشور، فشار وارد شده برای ایجاد تعادل اثربخش میان مسائل زندگی کاری و خانوادگی را افزایش میدهد. هنگامی که زندگی شغلی و کاری افراد با هم سازگار باشد آنان شادتر و راضیتر خواهند بود. رابطه شخصیت با موفقیت شغلیدر این باره کلین اظهار میدارد عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت میشوند، متفاوتاند. این خود سؤال مهمی است که برای موفقیت در شغل خاصی، چه نوع شخصیتی مناسب است؟ چون که فرد میخواهد با انتخاب شغل متناسب با شخصیت خود احساس ارزشمندی، عزت نفس، تعالی و والایش کند. اغلب اوقات به لحاظ خودخواهیها، افراد میخواهند ابتداء برای خود و سپس برای جامعه احساس ارزشمندی کنند. از اینرو دیده شده است که اگر کسی در شغلی احساس رضایت درونی، ارزشمندی و مفید بودن نکند، طولی نمیکشد که آن شغل را رها کرده به دنبال شغل دیگری میرود. به طور مثال لازمه شغل معلمی یا پرستاری داشتن حوصله فراوان است. حال اگر شخصی از این صفت برخوردار نباشد، مسلما نمیتواند معلم یا پرستار موفقی شود. طبق نظریه انطباق شخصیت شغل هالند، هماهنگی یا انطباق مناسب بین شخصیت فرد و شغل به رضایت شغلی میانجامد. هالند یک پرسشنامه بررسی خودگردان ساخته است که بر اساس شش سنخ شخصیتی که با طبقههای ویژهای از مشاغل مرتبط هستند، به هر فرد نمره میدهد. منطق او این است که از طریق انطباق سنخهای شخصیتی با مشاغل همخوان و مناسب، افراد علایق و تواناییهای درستی را متناسب با مقتضیات شغل پرورش میدهند. این امر انطباق موفقیت در شغل را تضمین میکند و موفقیت نیز سطح بالاتری از رضایت شغلی را ایجاد میکند (افراد به کارهایی علاقمند هستند که در آن خوب عمل میکنند). به طور کلی بررسیها از نظریههالند حمایت میکنند. عوامل مؤثر در رضایت شغلیبرای این که شخص کارش را خوب انجام دهد، موفق شود و از کارش لذت ببرد باید رضایت شغلی پیدا کند. پس باید دید در چه صورت رضایت شغلی به دست میآید. (ادامه) |

نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۹
زمان : 10:14
