![]() |
مقاله برگزیدها ![]() امیرمؤمنان و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) فضائل فراوانی دارند. تعدادی از مناقب آنها اختصاصی است و پارهای مشترک میان هر دو است. یکی از برجستهترین ویژگیهای مشترک، پیوند آسمانی این دو بزرگوار است. بر اساس منابع شیعه و اهل سنت، پیوند امیرمؤمنان و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) به دستور خدای متعال بوده است و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مامور به اجرای آن بود. پیوند آسمانیمطابق مستندات موجود، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در موقعیتهای گوناگون الهی بودن ازدواج امام علی و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) را مطرح نمود. نیز مطابق این مستندات؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طرف خداوند مامور بود تا بهترین انسانها را به ازدواج با حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در آورد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امیرمؤمنان علی بن ابیطالب را انتخاب نمود زیرا غیر از او کسی را همشان و همتراز حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) نمیدید. همچنین، امام علی (علیهالسّلام) به این ازدواج افتخار میکرد و آن را فضیلتی برای خود به شمار میآورد. آنچه در پی میآید نمونههایی از این گزارشها است. گستره روایاتمقدار قابل توجهی از روایات الهی بودن ازدواج امام علی و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) در منابع دست اول امامیه مانند کافی کلینی و امالی شیخ صدوق، و تعدادی در منابع دست دوم امامیه به ثبت رسیده است. پارهای از این دست روایات در منابع اهل سنت نیز به چشم میخورد. این گزارشها به دلیل آنکه حجم گسترده دارند، به راحتی میتوان درستی آن را تصدیق کرد. البته در این میان، از ناحیه امامیه و اهل سنت، روایاتی وجود دارند که به تنهایی نیز اعتبار و اتقان کافی را مطابق دانش حدیث فریقین دارایند. در این نوشتار تعداد ۱۹ روایت و مجموعاً با ۳۱ سند، از منابع امامیه و اهل سنت، ارائه میگردد. روایات شیعه دوازده امامیدر این بخش به عنوان نمونه به ذکر هجده حدیث بسنده میشود. ← روایت یکماین روایت با دو سند ذیل به ثبت رسیده است: سند یکم: عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَسْبَاطٍ عَنْ دَاوُدَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّه ص- عَلِیّاً فَاطِمَةَ ع دَخَلَ عَلَیْهَا وهِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ فَوَاللَّه لَوْ کَانَ فِی اَهْلِی خَیْرٌ مِنْه مَا زَوَّجْتُکِه ومَا اَنَا زَوَّجْتُه ولَکِنَّ اللَّه زَوَّجَکِ... امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: آنگاه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج علی (علیهالسّلام) درآورد، وارد بر دخترش شد، در حالی که فاطمه (علیهاالسّلام) گریه میکرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: چرا گریه میکنی؟ به خداوند سوگند اگر در میان اهل بیتم کسی بهتر از علی بود همانا تو را به ازدواج او در میآوردم. من تو را از پیش خود به ازدواج او در نیاوردم، بلکه خداوند تو را برای علی تزویج نمود. لازم به ذکر است؛ سند این روایت به یعقوب بن شعیب منتهی میشود، اما به نظر میرسد که او از امام صادق (علیهالسّلام) نقل کرده است زیرا وی از اصحاب امام صادق به شمار میرود و همانطور که در سند بعدی از شیخ طوسی ملاحظه میکنید، یعقوب بن شعیب همین روایت را ازامام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند. همچنین شایان ذکر است، گریه حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نشان از نارضاینی ایشان از این ازدواج نیست زیرا اولا: مطابق روایات فراوان شیعه و اهل سنت، این ازدواج به دستور خداوند بوده، و هرگز حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در قبال دستور الهی ابراز نارضایتی نمیکند. ثانیا: اگر هم دستور الهی نبود، این امر به پیشنهاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و از آنجایی که بر اساس قرآن تمامی حرکات و سکنات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر اساس وحی الهی است و از طرفی در تصمیمگیری برای مسلمانان بر آنان مقدم است و اولویت دارد، هرگز حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از پیشنهاد ایشان تخطی نمیکند. ثالثا: بر اساس پارهای از روایات که در ادامه میآید، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از این ازدواج اعلام رضایت میکنند. از اینرو معتقدیم که حکمت گریه ایشان چه بسا جدایی از خانه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. سند دوم: حَدَّثَنِی جَمَاعَةٌ عَنْ اَبِی غَالِبٍ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الزُّرَارِیِّ، عَنْ خَالِهِ، عَنِ الْاَشْعَرِیِّ، عَنْ اَحْمَدَ بْنِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَسْبَاطٍ، عَنْ دَاوُدَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ، عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ: لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ... ← روایت دوماَخْبَرَنَا اَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: حَدَّثَنَا اَبُو نَصْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ الْبَصِیرُ السُّهْرَوَرْدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْاَسَدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا اَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْعَلَوِیُّ الْمُحَمَّدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ هَاشِمٍ الْغَسَّانِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَرْوَانَ، قَالَ: حَدَّثَنِی جُوَیْبِرُ بْنُ سَعِیدٍ، عَنِ الضَّحَّاکِ بْنِ مُزَاحِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) یَقُولُ: اَتَانِی اَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا: لَوْ اَتَیْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَذَکَرْتَ لَهُ فَاطِمَةَ، قَالَ: فَاَتَیْتُهُ، فَلَمَّا رَآنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) ضَحِکَ، ثُمَّ قَالَ: مَا جَاءَ بِکَ یَا اَبَا الْحَسَنِ وَ مَا حَاجَتُکَ قَالَ: فَذَکَرْتُ لَهُ قَرَابَتِی وَ قِدَمِی فِی الْاِسْلَامِ وَ نُصْرَتِی لَهُ وَ جِهَادِی، فَقَالَ: یَا عَلِیُّ، صَدَقْتَ، فَاَنْتَ اَفْضَلُ مِمَّا تَذْکُرُ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، فَاطِمَةَ تُزَوِّجُنِیهَا فَقَالَ: یَا عَلِیُّ، اِنَّهُ قَدْ ذَکَرَهَا قَبْلَکَ رِجَالٌ، فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهَا، فَرَاَیْتُ الْکَرَاهَةَ فِی وَجْهِهَا، وَ لَکِنْ عَلَی رِسْلِکَ حَتَّی اَخْرُجَ اِلَیْکَفَدَخَلَ عَلَیْهَا... فَقَالَ لَهَا: یَا فَاطِمَةُ. فَقَالَتْ: لَبَّیْکَ، حَاجَتَکَ، یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: اِنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ مَنْ قَدْ عَرَفْتَ قَرَابَتَهُ وَ فَضْلَهُ وَ اِسْلَامَهُ، وَ اِنِّی قَدْ سَاَلْتُ رَبِّی اَنْ یُزَوِّجَکِ خَیْرَ خَلْقِهِ وَ اَحَبَّهُمْ اِلَیْهِ، وَ قَدْ ذَکَرَ مِنْ اَمْرِکِ شَیْئاً فَمَا تَرَیْنَ فَسَکَتَتْ وَ لَمْ تُوَلِّ وَجْهَهَا وَ لَمْ یَرَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) کَرَاهَةً، فَقَامَ وَ هُوَ یَقُولُ: اللَّهُ اَکْبَرُ، سُکُوتُهَا اِقْرَارُهَا، فَاَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ، زَوِّجْهَا عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ، فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ رَضِیَهَا لَهُ وَ رَضِیَهُ لَهَاقَالَ عَلِیٌّ: فَزَوَّجَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، ثُمَّ اَتَانِی فَاَخَذَ بِیَدِی فَقَالَ: قُمْ بِسْمِ اللَّهِ وَ قُلْ: " عَلَی بَرَکَةِ اللَّهِ، وَ ما شاءَ اللَّهُ، لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ ثُمَّ جَاءَنِی حِینَ اَقْعَدَنِی عِنْدَهَا (عَلَیْهَا السَّلَامُ)، ثُمَّ قَالَ: " اللَّهُمَّ اِنَّهُمَا اَحَبُّ خَلْقِکَ اِلَیَّ فَاَحِبَّهُمَا، وَ بَارِکْ فِی ذُرِّیَّتِهِمَا، وَ اجْعَلْ عَلَیْهِمَا مِنْکَ حَافِظاً، وَ اِنِّی اُعِیذُهُمَا وَ ذُرِّیَّتَهُمَا بِکَ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ. ضحاک بن مزاحم گفت از امام (علیهالسّلام) شنیدم که فرمود: ابوبکر و عمر نزد من آمدند و گفتند: ای کاش نزد رسول خدا میرفتی و درباره ازدواج با فاطمه گفتگو میکردی. هنگامی که نزد پیامبر خدا رفتم آن حضرت خندید و فرمود: چه درخواست داری؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاریکردن خود از آن حضرت و جهادهائی که در راه خدا کرده بودم را برای آن حضرت شرح دادم. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: یا علی راست میگوئی، مقام تو بالاتر از این است که بیان داشتی. گفتم: یا رسول اللَّه فاطمه را به ازدواج من در میآوری؟ فرمود: یا علی قبل از تو چند نفر از مردان این تقاضا را داشتند، ولی هر یک را به فاطمه گفتم کراهت و ناخشنودی را در چهرهاش دیدم، شما صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم. آن حضرت وارد بر فاطمه (علیهاالسّلام) شدند و فرمودند: ای فاطمه! حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) عرضه داشتند: لبیک یا رسول اللَّه! فرمود: علی بن ابیطالب کسی است که تو قرابت و فضیلت و سبقت در اسلام او را میدانی، من از خدای سبحان خواستهام که تو را برای بهترین و محبوبترین خلق خود تزویج کند. علی درباره ازدواج با تو با من صحبت کرده است، تو چه صلاح میدانی؟ فاطمه (علیهاالسّلام) ساکت شد و صورت خود را از پیامبر خدا بر نگردانید. رسول خدا عدم رضایت فاطمه را از صورتش دریافت، لذا برخاست و فرمود: اللَّه اکبر! سکوت فاطمه دلیل بر رضایت اوست. پس از این جریان جبرئیل نزد پیامبر اکرم آمد و گفت: یا محمّد! فاطمه را برای علی بن ابیطالب تزویج کن، زیرا خدا راضی است که زهرا برای علی و علی برای زهرا باشد. آنگاه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج در آورد. (ادامه) |

نویسنده : خادم
تاریخ : چهارشنبه یکم مرداد ۱۳۹۹
زمان : 8:47
