![]() |
مقاله برگزیده
غزوه تبوک
غزوه تبوک، واپسین غزوه رسول اکرم در رجب و شعبان سال نهم، در منطقه تبوک بود.
هدف از غزوه تبوک
در اغلب آثار برجای مانده از سیرهنگارانِ نخستین، روایاتی درباره غزوه تبوک آمده است، اما این روایات در برخی موارد مهم، از جمله سبب وقوع این غزوه، اختلاف دارند.بنا بر روایتی مشهور هدف پیامبر اکرم از این غزوه، مقابله با تحرکات و تدارک نظامی رومیان در نواحی شام بوده است.گفته شده است نبطیانی که برای فروش آرد و روغن به مدینه میرفتند، اخبار راجع به شام را به مسلمانان میرساندند و به همین سبب مردم مدینه هر روز از اخبار آنجا آگاهی مییافتند.روزی یکی از ایشان خبری بدین مضمون آورد که هِرقل، فرمانروای روم، سپاهی بزرگ فراهم آورده، اعراب قبایل لَخم و جُذام و غَسّان و عامله را با خود همراه کرده است، طلایع سپاه در ناحیه بَلقاء در شمال تبوک به سر میبرند و فرمانروای روم به حمص آمده است. در روایتهای دیگر، بدون اشاره به این مسئله، تنها آمده است که پیامبر اکرم به قصد نبرد با رومیان از مدینه خارج شد.
دیدگاه یعقوبی درباره جنگ تبوک
یعقوبی انگیزه پیامبر را از این غزوه، خونخواهی جعفر بن ابی طالب دانسته است.
پس از آنکه حضرت رسول قصد خویش را از نبرد با رومیان آشکار کرد، برخی از اصحاب و بویژه منافقان مدینه از حضور در سپاه تن زدند یا کوشیدند در دل مسلمانان از نتیجه نبرد با روم هراس بیفکنند.
علت تأکید پیامبر برای رفتن به این سفر جنگی
میتوان حدس زد که تأکید پیامبر برای رفتن به این سفر جنگی، بیش از احساس خطر از جانب رومیان، به سبب مسائلی بود که در مدینه وجود داشت و این سفر برخی از آنها را آشکار کرد.تبلیغات وسیع منافقان مدینه برای پراکندن مسلمانان و صف آرایی نیروهای عبداللّه بن ابیّ در برابر سپاه پیامبر و سپس بازگشت منافقان به مدینه و بنا بر روایتی، سوءقصد به جان رسول اکرم به هنگام بازگشت از تبوک،مؤیدهایی بر این نظر است.
جیش العسره
پیامبر در تجهیز سپاه امر به شتاب فرموده بود، اما دشواریهایی مانند گرمای سخت و دوری راه و فقر مالی برخی اصحاب وجود داشت،چندانکه این سپاه را «جَیش العُسرة» خواندند.ازینرو در این غزوه برخلاف غزوات دیگر، پیامبر قصد خود را بروشنی برای مردم بیان کرد تا برای نبرد آماده شوند.پیامبر نخست در ثَنیّة الوداع در نزدیکی مدینه اردو زد و سپس با سپاهی بالغ بر سی هزار تن به سوی شمال مدینه و مرزهای روم به راه افتاد.
ماندن حضرت علی(ع) در مدینه
پیامبر اکرم پیش از آغاز سفر، علی علیهالسلام را به جانشینی خود در مدینه، و به قولی به سرپرستی خانواده خود، برجای نهاد.این مسئله موجب طعن منافقان بر امام علی گردید تا بدانجا که آن حضرت در جُرْفْ، جایی در نزدیکی مدینه، به پیامبر پیوست.پیامبر اکرم، حضرت علی را بازگرداند و جملهای را به آن حضرت فرمود که طبق آن نسبت علی بن ابی طالب به پیامبر مانند نسبت هارون به موسی است جز اینکه نبوت با حضرت محمد خاتمه یافته است.
حدیث منزلت
این حدیث ، که بعدها «حدیث منزلت » نامیده شد، به عنوان یکی از مهمترین مناقب علی علیهالسلام، در آثار روایی به طرق گوناگون روایت گردید و به عنوان یکی از ادله نص بر خلافت بلافصل آن حضرت به آن استناد شد.
ادامه

