![]() |
![]()
![]()
مقاله برگزیده

بررسی و مطالعه آثار شیخ انصاری، در مباحث پنج گانه اصول، نشان میدهد وی، در مبحث نخست (مباحث الفاظ) جز آنچه اصولیان پیشین طرح و بررسی کردهاند، تفکر جدید و خاصی را دنبال نکرده است. البته در اینکه وی در این بخش نیز دارای آرای خاصّ خود میباشد جای تردید نیست مانند این رأی: تمام اصول لفظیه ، مثل: اصالة الحقیقت ، اصالة العموم ، اصالة الاطلاق و... به اصل عدم القرینه باز میگردد. هیچ یک از این اصول، اصل مستقلی نیستند، زیرا در تمام مواردِ این اصول در واقع شک در وجود قرینه صارفه است که آیا هنگام سخن قرینهای بر خلاف بوده یا نه؟ با جریان اصل عدم القرینه در همه این موارد، لفظ به معنای اصلی آن حمل میشود. تأثیر و تحوّلی که شیخ انصاری در اصول پدید آورد، به بخش دوّم آن مربوط میشود: ملازمات عقلی، ادلّه احکام، حجّتها و اصول عملی. در این بخش، تواناییهای بسیاری را به وجود آورد و به موفقیّتهای چشمگیری دست یافت. در حقیقت ، ابداع، ابتکار و نبوغ وی در این مباحث، بویژه در مبحث اصول عملیه، موجب شهرت او گردید. اندیشههای استوار وی، در این بخش، نقطه اوج دانش اصول شناخته میشود.
(ادامه)
https://www.wikifeqh.ir/



