انجام امورفرهنگی  اجتماعی  و محیط زیست  وسلامت محیط

مقاله برگزیده  سیدمحمدحسن آقانجفی قوچانی 


مقاله برگزیده


سیدمحمدحسن آقانجفی قوچانی سید محمدحسن قوچانی
‌آقا نَجَفیِ قوچانی، سیدمحمد حسن‌ بن سیدمحمد نجفی (۱۲۹۵-۱۳۶۳ق/۱۸۷۸-۱۹۴۴م)، فقیه، حکیم و ادیب قرن سیزدهم و چهاردهم قمری بود.
 

ولادت


آقانجفی در روستای خسرویه از توابع قوچان به دنیا آمد.
 

پدر


پدرش سیدمحمد که در خسرویه به کشاورزی اشتغال داشت به تحصیل فرزندش رغبت بسیار نشان می‌داد.
 

شروع تحصیلات


چون او را به مکتب سپرد، کتاب‌های فارسی مرسوم و جزواتی از قرآن مجید و مقداری ترسّل و نصاب و حساب جُمَل و اعداد هندسی را خواند، ولی تمایلی به ادامه تحصیل نشان نداد.
گرچه پدرش اهل علم نبود، اصرار داشت فرزندش برای ادامه تحصیل به مکتب برود.
 

← تحصیل در مشهد


در ۱۳ سالگی از خسرویه به شهر قوچان رفت و پس از ۳ سال تحصیل، پیاده از راه سبزوار و نیشابور، به مشهد رفت و در مدرسه «دو درب» ادبیات و سطح را تا قوانین فراگرفت.
 

← تحصیل در اصفهان


در ۱۳۱۳ق/۱۸۹۵م در سن ۲۰ سالگی همراه یکی از همدرسانش پیاده از راه کویر طبس وارد یزد شد و از آن‌جا به اصفهان رفت و در مسجد عربون ساکن گردید. در اصفهان منظومه حاج‌ملاهادی سبزواری را نزد آخوند کاشی، رسائل را از شیخ عبدالکریم گزی و حکمت را نزد میرزاجهانگیرخان قشقایی فرا گرفت. گاهی نیز در درس فقه و خارج آقانجفی اصفهانی حاضر می‌شد.
تحصیلات آقانجفی قوچانی در اصفهان با دشواری بسیار همراه بود چنان‌که گاه ناچار می‌شد برای گذران زندگی، برخی از کتاب‌های خود را به بهای اندک بفروشد.
 

← تحصیل در نجف


وی پس از ۴ سال توقف در اصفهان، روانه عراق شد و پیاده آهنگ نجف کرد. و چون بدان‌جا رسید، در حجره‌ای متروک واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد. در نجف به حوزه درس آخوند ملامحد کاظم خراسانی راه یافت و تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در آن‌جا بماند. وی سخت به آخوند ملامحمد کاظم خراسانی ارادت می‌ورزید به گونه‌ای که در جنبش مشروطیت و قیام آخوند و علمای نجف از طرفداران مشروطیت گشت و حقایقی از جنبش روحانیت را در کتاب سیاحت شرق یاد کرد.
 

← اساتید دیگر


شریعت اصفهانی و محمدباقر اصطهباناتی نیز از استادان او بودند.
 

درجه اجتهاد


وی در ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
 

بازگشت به قوچان


در آخرین روزهای توقف در نجف، از فوت پدرش در قوچان آگاه شد و ناگزیر پس از ۲۰ سال توقف در آن شهر، در ۱۳۳۸ق/۱۹۲۰م به ایران آمد و برای زیارت به مشهد رفت. پس از توقفی کوتاه در مشهد، به درخواست مردم قوچان وارد این شهر شد و ماندگار گشت.
 

← مقام فقاهت و حاکمیت


وی متجاوز از ۲۵ سال از عمر خود را در مقام فقاهت و حاکمیت شرع در قوچان گذراند و در ضمن به اداره حوزه علوم دینی پرداخت.
 

وفات


آقانجفی در شب جمعه ۲۶ ربیع‌الثانی ۱۳۶۳ق/۲۰ مارس ۱۹۴۴م در ۶۸ سالگی در قوچان بدرود زندگی گفت و در حسینیّه خود به خاک سپرده شد.
آرامگاه او اکنون زیارتگاه مردم قوچان است.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 10:25
مقاله برگزیده  سیدمحمدحسن میرزای شیرازی 


مقاله برگزیده


سیدمحمدحسن میرزای شیرازی میرزا محمدحسن شیرازی
محمدحسن میرزای شیرازی، معروف به میرزای شیرازی بزرگ، از بزرگترین فقها و مراجع تقلید مجاهد ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری می‌باشد.
ایشان، ابتدا در اصفهان تحصیل کرد و سپس به نجف رفت و در حوزه درس صاحب جواهر شرکت کرد و بعد از او به درس شیخ انصاری رفت و از شاگردان مبرز و طراز اول شیخ شد بعد از شیخ انصاری مرجعیت عامه یـافـت در حـدود ۲۳ سـال مرجع علی الاطلاق شیعه بود وهم او بود که با تحریم تنباکو، قرار داد معروف استعماری رژی را لغو کرد شاگردان زیادی در حوزه درس او تربیت شدند، از قبیل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، حاج آقا رضا همدانی، حاج میرزا حسین سبزواری، سید محمد فشارکی رضوی، میرزا محمد تقی شیرازی و غیر اینها از او اثری کـتبی باقی نمانده است، ولی احیانا برخی از آرائش مورد توجه است در سال ۱۳۱۲ ه ق درگذشت.
 

تولد


وی در پانزدهم جمادی الاول ۱۲۳۰ ق در محله درب شاهزاده در شیراز به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و دائیش مجدالاشراف، سرپرستی او را برعهده گرفت و از معلمی‌ خوشنویسی دعوت کرد تا در منزل به وی خطاطی بیاموزد. میرزای شیرازی را مجدد فقه شیعه در آغاز قرن چهاردهم هجری دانسته‌اند.
 

تحصیلات و اجتهاد


پدرش سیدمحمود نیز از بهترین خوشنویسان شیراز بود و به نوشته فارسنامه ناصری، ‌پس از میرعماد تا آن زمان کسی خط نستعلیق را به خوبی او نمی‌نوشت. خواندن و نوشتن فارسی را نیز آموخت و در شوال ۱۲۳۶ ق مشغول آموختن ادبیات عرب گردید.
هنگامی‌که به هشت سالگی رسید از دروس مقدمات فارغ شد. مجدالاشراف مایل بود که او از زمره اهل وعظ و منبر شود، ‌از‌این‌رو وی را به یکی از بزرگترین وعاظ شیراز سپرد. او هوش سرشاری داشت چنان که هر روز یک صفحه از کتاب مشکل ابواب الجنان را دوباره می‌خواند و حفظ می‌کرد. پس از درگذشت مجدالاشراف به فقه و اصول پرداخت و در ۱۲۴۲ ق به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد و در درس شیخ محمدتقی‌ایوانکی (صاحب حاشیه) شرکت کرد و پس از وفات وی در درس میرسیدحسین مدرس بیدآبادی حاضر شد. به گفته‌ای در پانزده سالگی، ‌کتاب شرح لمعه تدریس می‌کرده است.
میرزا قبل از بیست سالیگ به دریافت اجازه اجتهاد نائل گردید و مدتی نیز در درس حاجی کلباسی شرکت کرد و خود نیز به تدریس پرداخت. در ۱۲۹۵ ق برای ادامه تحصیل به عتبات رفت و در محضر درس بزرگانی چون شیخ حسن کاشف الغطاء و صاحب جواهر حاضر شد. صاحب جواهر در سفارش نامه‌ای که برای والی فارس نوشت ضمن تصریح به اجتهاد وی یادآور شد که خداوند میرزا را برای هدایت مردم و امامت در شهرها و ترویج مذهب شیعه و کفالت آن برگزیده است.
میرزا پس از درگذشت صاحب جواهر در درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری در نجف حاضر شد و استفاده‌های فراوانی برد. معروف است که مرحوم شیخ مرتضی انصاری بارها می‌گفت که درسم را برای سه نفر می‌گویم: میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و آقا حسن تهرانی.
 

مرجعیت مطلق


پس از وفات شیخ انصاری در ۱۲۸۱، عموم شاگردانش میرزای شیرازی را به ریاست و زعامت برگزیدند. به نوشته اعتمادالسلطنه «کافه افاضل عراق و متجهدین آفاق، در حق او بر براعت و رجحان، ‌اذعان آوردند». اما گروهی از افاضل آذربایجان به حاج سیدحسین ترک مراجعه کردند که پس از وفات ازو در ۱۲۹۹ ق، میرزا مرجع مطلق گردید.
میرزای شیرازی در ۱۲۸۷ ق به زیارت خانه خدا مشرف شد ودر خانه موسی بغدادی منزل کرد حاکم مکه، شریف عبدالله حسنی پس از اطلاع از صاحب خانه خواست تا میرزا را نزد او ببرد، اما میرزا نپذیرفت و گفت: «هرگاه دیدید که علما به درگاه پادشاهان هستند بگویید آنها علما و پادشاهان بدی هستند و هرگاه دیدید پادشاهان خوبی هستند»‌و بدین ترتیب شریف مکه از او دیدن کرد. میرزا می‌خواست تا در مدینه مجاور شود که میسر نشد. سپس تصمیم گرفت تا در مشهد سکونت کند که آن هم ممکن نگردید، لذا تصمیم گرفت تا در شعبان ۱۲۹۰ ق به سامرا که شهری سنی نشین بود هجرت نماید و چنین نیز کرد. با مهاجرت میرزا گروه بسیاری از علما و فضلا و شاگردان میرزا وی به آن شهر آوردند و مرکز حوزه‌های شیعی به آن شهر منتقل گردید.
میرزا تا پایان عمر مرجعیت مطلق داشت. اعتمادالسلطنه در شرح حال میرزای شیرازی (مربوط به سال ۱۳۰۶ ق) می‌نویسد:« امروز در نظر اهل نظر، اعلم مجتهدین است. کافه مقلدین شیعه، فتاوای وی را مناط صحت عمل قرار داده اند. باریکی نظر و نازکی فکر او را در فقاهت می‌گویند کسی از معاصرین ندارد به حسن خلق و مجاهدت نفس، ضرب المثل می‌باشد». میرزا به دلیل کثرت اشتغالات و کوشش فراوان برای سامان بخشیدن به حوزه و تربیت شاگردان، فرصت فراغت تألیف و تصنیف نیافت، اما در عوض شاگردان عالم و مبرزی تربیت نمود که می‌توان از افاضل آنها نام برد: سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، حاج شیخ فضل الله نوری، سیداسدالله اصفهانی، سیداسماعیل صدر، میرزا محمدتقی شیرازی، حاج میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، ملا فتحعلی سلطان آبادی، سید محمد اصفهانی.
میرزای شیرازی از میان یاران و شاگردانش، عده‌ای را برای مشاوره در امور دینی، سیاسی و اجتماعی مردم برگزید تا در شهرها و ولایات مختلف، ‌نماینده او باشند و از همین طریق، واقعه تحریم تنباکو، تاراج چهارمحال، واقعه یهودیان همدان، سرکوب شیعیان افغانستان، خریدن زمین‌های طوس توسط روسیه را به بهترین وجه حل و فصل کرد.
 

سیرت میرزا در دوران زعامت


در خـوش برخوردی و شیرینی گفتار، نمونه نداشت شخص در هنگام جداشدن از میرزا در نهایت شـادمـانـی و رضایت ایشان را ترک می گفت هیچ کس به سعه صدر او نبود حتی بر مستحق، یک کلمه زشت ادا نمی کرد خطاکار را جز به احسان پاداش نمی داد و این همان خلق عظیمی است که از پیامر عظیم الشان اسلام به ارث برده بود.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه سی ام فروردین ۱۳۹۹
زمان : 9:46
مقاله برگزیده  سیدمحمد سلطان‌الواعظین شیرازی


مقاله برگزیده


سیدمحمد سلطان‌الواعظین شیرازیSultan Al Waezin
سیدمحمد سلطان الواعظین شیرازی (۱۳۱۴-۱۳۹۱ ه. ق) فرزند علی‌اکبر، از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود. مهم‌ترین تألیف ایشان کتاب شب‌های پیشاور است که مشروح مذاکره و مناظره او در طول ده شب با بعضی از علمای اهل سنت در پیشاور پاکستان در این کتاب ذکر شده است.
 

ولادت


سیدمحمد سلطان الواعظین در سال ۱۳۱۴ ه. ق در تهران چشم به جهان گشود.این تاریخ تولد به فرموده خود ایشان - با توجه به مقدمه‌ای که بر شب‌های پیشاور نوشته‌اند و در آن سال سفر خود به این شهر را در سن سی سالگی ذکر کرده‌اند - نیز تایید می‌شود.
 

نسب‌شناسی


خانواده‌ای که مرحوم سیدمحمد در آن به دنیا آمد از مهم‌ترین و معتبرترین سادات ایران بشمار می‌رود. نسب شریف وی چنان که آیت‌الله العظمی نجفی مرعشی نگاشته‌اند، با ۲۵ واسطه به حضرت موسی بن جعفر، امام کاظم (علیه‌السلام)، می‌رسد.
این سلسله شریفه در ایران - که به حضرت سید امیرمحمد عابد فرزند بلاواسطه امام هفتم حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) ختم می‌شود - دارای احترام خاصی در طول تاریخ بوده است. مهاجرت آن‌ها به ایران در زمان مامون و حضور حضرت ثامن الائمه، حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام)، در مرو صورت گرفته است، بدین شرح که سید امیرمحمد عابد به همراه حضرت سید امیراحمد (شاه چراغ) و جمع کثیری از بنی‌هاشم، از مدینه طیبه به قصد زیارت حضرت امام رضا (علیه‌السّلام)، به سوی ایران حرکت می‌کنند. قافله ایشان به دستور مامون، خلیفه عباسی، در شیراز متوقف می‌گردد. پس از این کاروانیان در سراسر ایران متفرق می‌شوند و هر یک دیاری را برای خویش برمی‌گزینند.
حضرت سید امیرمحمد عابد فرزندان عالی قدری داشته است که افضل آن‌ها در علم و زهد و تقوی، حضرت سید ابراهیم مجاب بوده است. نوادگان او در قرون اخیر به مجابی شهره گشته‌اند. یکی از این سادات جلیل‌القدر مجابی، مرحوم آقا سیدحسن واعظ شیرازی می‌باشد. وی جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظین است. (آقا سیدحسن) در مسیر سفری که به مشهد مقدس داشته است، به تقاضای فتحعلی‌شاه قاجار در تهران اقامت گزیده و به وعظ و خطابه و تبلیغ مشغول می‌شود.

وی در سال ۱۲۹۱ ه. ق درگذشت. بعد از او فرزندش آقا سیدقاسم بحرالعلوم که به زهد و تقوی مشهور بود ریاست (نقابت) سلسله جلیله سادات شیرازی را به دست گرفت؛ تا آن که ایشان نیز در سال ۱۳۰۸ ه. ق به رحمت ایزدی پیوست و در کنار پدر ارجمندش در کربلای معلی مدفون گردید. بعد از ایشان ریاست این خاندان به مرحوم حاج سید علی‌اکبر اشرف الواعظین پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان الواعظین رسید.
 

پدر


حاج سیدعلی‌اکبر اشرف الواعظین شیرازی، پدر سلطان الواعظین، شیخ الطائفه و رئیس جمعیت بسیاری از سادات شیراز از پرچمداران دیانت و مروجین مذهب و شریعت بود. ایشان سال‌ها در تهران به ترویج و تبلیغ مشغول بود تا آن که حوادث مشروطه پیش آمد.
در این ایام که اختلاف‌های بین گروه‌های مختلف و روحانیت فزونی یافته بود و هر روز حادثه‌ای رخ می‌داد، مرحوم اشرف الواعظین به کرمانشاه نقل مکان کرد و در این شهر ماندگار شد. او در کرمانشاه قدرت و نفوذ بسیاری یافت و در برابر دشمنان دین و معاندین سدی استواری گشت. وی در ترویج شرع انور و جلوگیری از انحرافات و ایستادگی در برابر ارباب تفکرهای گمراه کننده، نهایت سعی خود را مبذول داشت.
ایشان همواره مورد احترام و توجه مراجع و علمای عصر، همچون آیت‌الله العظمی میرزا محمدتقی شیرازی، آیت‌الله العظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، صاحب عروه، آیت‌الله العظمی آقا سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم بود. وی بعد از تقریباً هشتاد سال زندگی، در سپیده دم روز سه شنبه ۲۱ شعبان سال ۱۳۵۱ ه. ق در کرمانشاه بدرود حیات گفت.
مردم قدرشناس کرمانشاه که سال‌های طولانی از محضر آن واعظ دردمند استفاده کرده بودند، بعد از درگذشت وی نیز تجلیل خوبی از ایشان به عمل آوردند. آنان با تشییع کم‌نظیری پیکر پاکش را برای انتقال به عتبات عالیات عراق بدرقه نمودند.
جنازه ایشان به کربلای معلی منتقل شد و از آن جا که آن مرحوم سوابق طولانی در منطقه عراق داشت، در کربلا نیز استقبال مفصلی به وسیله مردم و علما از جنازه ایشان به عمل آمد. بعد از تشییع وی را در مقبره خانوادگی خودشان، جنب جد گرامیش حضرت سیدابراهیم مجاب، به خاک سپردند.
به مناسبت درگذشت مرحوم سیدعلی‌اکبر اشرف الواعظین از سوی آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری دروس حوزه علمیه قم تعطیل شد و مجلس ترحیمی نیز از سوی ایشان در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) برگزار گردید.
 

تحصیلات و اساتید


سلطان الواعظین در همان اوان کودکی در خدمت پدرش مشغول فراگیری معارف دینی شد و سپس در مدرسه پامنار تهران از محضر اساتید و علمای دیگر بهره‌مند شد. ایشان پس از مدتی، در سال ۱۳۲۶ ه. ق، راهی عتبات عالیات شد و در جوار بارگاه سید و سالار شهیدان، حضرت ابی‌عبداللّه الحسین (علیه‌السّلام) در کربلای معلی اقامت گزید و مشغول تحصیل علوم دینی گردید.
ایشان در این شهر از محضر اساتیدی همچون آیت‌الله فاضل مرندی و آیت‌الله شهرستانی کسب فیض نمود.وی پس از مدتی به تهران بازگشت و بعد از درگذشت پدر گرامیش در سال ۱۳۵۱ ه. ق از آن جا به قم آمد. او از محضر برخی بزرگان حوزه علمیه قم نیز استفاده نمود.که برخی از آن‌ها عبارتند از:
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 11:9
استاد مجید حسینی چمران ساوجی کلاس هنر / کتابخانه آنلاین مجانی


استاد مجید حسینی چمران ساوجی کلاس هنر / کتابخانه آنلاین مجانی

فرهیختگان پیشکسوتان گذشته حال آینده ساوه

علوم فرهنگی پزشکی . - تاریخ و جغرفیا -اقتصادی - ورزشی - تاریخی - سیاسی -هنری -خیرین

استاد مجید حسینی چمران ساوجی کلاس هنر SAVEH-IRAN

استاد مجید حسینی چمران ساوجی کلاس هنر

 

http://arth.mihanblog.com/

http://savehje.blogfa.com/

http://savehje.blogfa.com/post/446

 

استاد مجید حسینی چمران ساوجی کلاس هنر SAVEH-IRAN

 

https://www.instagram.com/p/B0v0121B9X_/?

igshid=q0e3uq87g73d

----------------------------------------------

کلاس هنر

برای دیدن تصاویرکلاس هنر بر روی گالری تصاویر کلیک کنید/

http://arth.mihanblog.com/

 

------------------------------------------------

https://ketaabonline.com/

 


امروزه هنر وتبادلات فرهنگی بهترین راه گفتگو بین ملتهاست ما بادیدن یک نقاشی یا یک مجسمه با تاریخ ،فرهنگ،یا دین آن ملت آشنا میشویم این گفتگوی فرهنگی که توسط زبان هنر صورت میگیرد توسط دستگاههای دولتی یا خصوصی تدارک دیده میشود................هنردرسیست از حیث مضمون ورشدخلاقیت کودک همتراز وحتی بالاتر از سایر علوم اما چون نتیجه آشکاری مثل خواندن ونوشتن نداردجدی گرفته نمیشود سهم اندک ساعت های هنر بر بی برنامه گی وبه هدر دادن این ساعت ها ویا جایگزینی ساعت های درس هنر برای جبران عقب ماندگی های دیگر دروس فعالیتهای تکراری وکلیشه ای از مسایلی است که بسیاری از دانش آموزان آن را بارها وبارهاتجربه کرده اند............

 


نویسنده : خادم
تاریخ : دوشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 8:33
عشق معنوی و عشق انسانی
نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 20:40
همت و تلاش جهادی فرماندار طالقان برای حفظ سلامت مردم قابل ستایش است


همت و تلاش جهادی فرماندار طالقان برای حفظ سلامت مردم قابل ستایش است

  

تاریخ ایجاد خبر : جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت : ۱۰:۲۷ 

 

روابط عمومی فرمانداری شهرستان طالقان

همت و تلاش جهادی فرماندار برای حفظ سلامت مردم قابل ستایش است

مهندس جهانی نماینده عالی دولت ظهر امروز میزبان مشاور محترم استاندار البرز و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد بازرسی و امور حقوقی استانداری در فرمانداری بودند.


اسلامی مشاور استاندار در دیدار با مهندس جهانی از مدیریت مطلوب و جهادی ایشان در جهت اجرای پروتکل های ستاد مبارزه با کرونا در سطح استان و شهرستان طالقان قدردانی و تشکر نمود.
مدیرکل بازرسی اظهار داشت: اقدامات خوب و بهینه ستاد مدیریت بیماری کرونا شهرستان در مقابله با ویروس منحوس کرونا نشانگر عزم ملی و اراده آهنین مدیران و به ویژه مردم فهیم و قدرشناس شهرستان در جهت اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی و رعایت کلیه دستورالعملها در مقابله با ویروس کرونا است.
مهندس جهانی در پایان از حمایت و رهنمودهای جناب دکتر شهبازی استاندار محترم استان البرز در راستای مقابله با ویروس کرونا و همچنین حضور جناب اسلامی مشاور محترم استاندار و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد بازرسی و امور حقوقی استانداری در شهرستان طالقان قدردانی نمودند.

فایل دانلود:

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۹ ساعت 11:13 توسط محمد شرافت  | نظر بدهيد

فرماندار طالقان با اعلام عاری ماندن این شهرستان از شیوع بیماری کرونا /ورود به طالقان ممنوع

فرماندار طالقان

ورود به طالقان ممنوع است

ورود به طالقان ممنوع است

فرماندار طالقان با اعلام عاری ماندن این شهرستان از شیوع بیماری کرونا گفت: با هدف پیشگیری از این بیماری ورود گردشگران و مسافران به شهرستان طالقان ممنوع شده است.

به گزارش خبرآنلاین استان البرز بهنام جهانی روز دوشنبه افزود: اکنون تیم بازرسی در محل ورودی شهرستان طالقان مستقر شده و از حضور گردشگران و مسافران به این شهرستان خودداری می کنند.
وی ادامه داد: همچنین با توجه به اینکه شهرستان طالقان مسن ترین شهرستان استان البرز اعلام شده بنابراین لازم است همراهی بیشتری را ازسوی مسافران و گردشگران مبنی بر عدم حضور دراین شهرستان شاهد باشیم.
جهانی گفت: ۷۰ درصد خودروهایی که به ایست بازرسی شهرستان طالقان مراجعه می کنند غیر بومی هستند اگرچه تدابیر لازم برای ضدعفونی و معاینات پزشکی برای مقابله با ویروس کرونا دراین ایست بازرسی نیز تعبیه شده ولی از مسافران درخواست می شود به شهرستان سفر نداشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: تا این لحظه مورد مشکوک و خاصی از بیمار آلوده به کرونا گزارش نشده، اما اقدامات پیشگیرانه باید همچنان ادامه داشته باشد.
فرماندار طالقان اضافه کرد: تلاش مجموعه شبکه بهداشت و درمان در پیشگیری و مقابله با ویروس کرونا  قابل ستایش بوده و ما در کنار این حافظان سلامت تا پایان این مبارزه خواهیم ماند.
طبق آخرین آمار اکنون ۴۵۰ بیمار با تشخیص اولیه و قطعی کرونا در بیمارستان های البرز بستری هستند.
همچنین تاکنون ۹۳۹ بیمار مشکوک و کرونایی در استان البرز بهبود یافته اند و ۱۹ نفر جان خود را از دست دادند.
ویروس کرونا که به طور رسمی کووید – ۱۹ نام دارد، نخستین بار در شهر ووهان چین شناسایی شد تا کنون به بیش از ۸۰ کشور سرایت کرده و سازمان بهداشت جهانی را برآن داشته است تا وضعیت فوق العاده اعلام کند.
شهرستان کوهستانی طالقان در ۹۰ کیلومتری از شهر کرج (مرکزاستان البرز) قرار گرفته‌است.
طالقان دارای جمعیتی حدود یکصد هزار نفر بوده که از مناطق گردشگر پذیر استان البرز به شمار می رود.
این شهرستان با ۷۰ روستا به مرکزیت شهر طالقان  از شمال با استان مازندران همسایه است


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 11:15
مقاله برگزیده  محمدمهدی نراقی


 

مقاله برگزیده


محمدمهدی نراقی
محمدمهدی نراقی (۱۱۲۸-۱۲۰۹ق) از علمای بزرگ شیعه قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری، صاحب کتاب جامع السعادات و پدر ملااحمد نراقی بود.
 

ولادت


محمدمهدی نراقی در سال ۱۱۲۸ ق. در نراق ـ یکی از روستاهای اطراف کاشان ـ متولد می‌شود. پدر وی که ابوذر نام داشت و از کارگزاران ساده دولتی بود، به امید اینکه فرزندش از ناشران حقیقی شریعت محمدی ـ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و از منتظران واقعی حضرت مهدی (عج) باشد نام او را «محمد مهدی» می‌گذارد.
 

تحصیل


دوران کودکی و نوجوانی را در روستای نراق سپری کرد. برای ثبت نام در مدرسه علوم دینی کاشان به سوی آن دیار روانه می‌گردد.در حلقه درس اندیشمند توانا مرحوم «ملا جعفر بیدگلی» حاضر می‌شود. دوره مقدمات، سطح و مقداری از دروس عالی را در شهر کاشان به پایان می‌رساند.
 

هجرت به اصفهان


چون درسهای موجود در کاشان نمی‌توانست خواسته‌های علمی و مشکلات درسی او را پاسخ دهد بناچار برای تکمیل اندوخته‌های علمی، راهی حوزه علمیه اصفهان می‌شود. در آنجا پس از مدتی اقامت و جستجو در بین عالمان تراز اول، حکیم پارسا مرحوم «مولی اسماعیل خواجویی» را به استادی انتخاب می کند و درحدود سی سال توقف در آن شهر از کرسی درس وی از جمله: فقه، اصول، کلام، فلسفه، حساب، هندسه و نجوم استفاده‌های شایان می‌برد. همچنین از محضر استاد کل فلسفه مرحوم «محمد زمان کاشانی» و «شیخ محمد مهدی هرندی» نیز بهره‌های فراوان کسب می‌کند.
ملا مهدی نراقی در اصفهان علاوه بر تحصیل، تدریس و تحقیق، به تبلیغ و ارشاد مردم نیز همت می‌گمارد و حتی با یادگیری خط و زبان عبری و لاتین نزد عالمان یهودی، با رهبران مذهبی اقلیتها وارد بحث و مناظره می‌شود و از متن کتب مذهبی آنان با خط عبری مطالبی را بر حقانیت رسالت پیامبر بزرگ اسلام ـ‌صلّی الله علیه و آله ـ نقل و ترجمه می‌کند.
او پس از سی سال، به وطن خود کاشان بازگشت در حالی که کاشان از عالمان دینی خالی بود و به برکت وجود وی حوزه‌ علمیه کاشان زنده شد.
 

هجرت به نجف


پس از مدتی شهر کاشان را به سوی نجف اشرف و کربلای معلی ترک گفته و در درس محم باقر وحید بهبهانی (م ۱۲۰۵ ق.) ، شیخ یوسف بحرانی (م ۱۱۸۶) و شیخ محمد مهدی فتونی (م ۱۱۸۳) شرکت نمود. او پس از سال‌ها تلاش و تحقیق در نجف و کربلا، دوباره به وطن خود کاشان بازگشت و به برکت وجود شریف آن جناب کاشان از مراکز مهم علوم اسلامی گردید. از محضر وی علمای بزرگی همچون محمد باقر شفتی (م ۱۲۶۰)، حاج محمد کلباسی (م ۱۲۶۲) و فرزندش ملا احمد نراقی (م ۱۲۴۵ ق.) و دیگران استفاده نموده‌اند.
 

آثار


از این عالم توانمند تألیفات گرانبهایی در رشته‌های گوناگون به یادگار مانده که هر کدام آنها از اهمیت ویژه‌أی برخوردار است. فهرست اجمالی آن به شرح زیر است:
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 9:57
مقاله برگزیده   حسنعلی نخودکی اصفهانی


مقاله برگزیده

 

حسنعلی نخودکی اصفهانی

حسنعلی نخودکی
حسنعلی نخودکی اصفهانی، عالم و عارف شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم می‌باشد.
 

معرفی اجمالی


عارف کامل، سالک زاهد صاحب کرامت، حاج شیخ حسنعلی فرزند علی‌اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی (رحمةالله‌علیه) در سال ۱۲۷۹ در نیمه ماه ذی‌القعده، در خانواده‌ای متدین، زاهد و متقی و دوست‌دار اهل علم، در ۱۲۷۹ در اصفهان چشم به جهان گشود. این ولادت میمون و خجسته، مرحوم ملا علی‌اکبر را که از دوستان مرحوم محمدصادق درویش تخت پولادی و از عارفان صاحب‌نفس بود، بی‌اندازه خوشحال و مسرور کرد؛ زیرا آن مرد خدا مدت‌ها آرزوی داشتن پسری را داشت و با خود عهد کرده بود که به زیارت معصومین (علیهم‌السلام) مشرف و در آن‌جا متوسل شود تا خداوند به او پسری عنایت کند. این سفر انجام شد و ملا علی‌اکبر به آرزوی خود رسید. پدر نام فرزند را به توصیه و سفارش مرادش حاجی صادق، حسنعلی برگزید.
 

شهرت


اشتهار وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستا‌های ‌اطراف مشهد، بود.
 

الگوی زهد و پارسایی حسنعلی


حسنعلی در خانواده‌ای متقی و زاهد پرورش یافت. پدر نخودکی، مرحوم ملا علی‌اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی و معاشر و دوست‌دار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگی چون حاج محمدصادق تخت پولادی بود.«محمدهادی امینی، از پدر نخودکی با عنوان آخوند و ملا یاد کرده‌اند.» او بر اثر مشاهده کراماتی از حاج محمدصادق در مورد همسرش و افزایش شیر در سینه او، تا آخر عمرش از ارادتمندان ویژه مرحوم حاجی محمدصادق گردید و مدت ۲۲ سال در خدمت او بود و شب‌های دوشنبه و جمعه نزد او می‌رفت و در تخت پولاد با او به عبادت و ریاضت می‌پرداخت. این پدر ارزنده، نیمی از آنچه، از راه کسب و کار به دست می‌آورد، در اختیار حاج محمدصادق می‌گذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان کمک می‌رساند. از دیگر افتخارات ملا علی‌اکبر ـ‌پدر مرحوم شیخ حسنعلی‌ـ که بعدها آن فرزند خلف و صالح با عشق و علاقه آن را دنبال کرد، خدمت به سادات و فرزندان حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود. وی همچنین مرید محمد صادق تخت پولادی، از مشایخ سلسلۀ چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود. مرحوم ملا علی‌اکبر، در تربیت و پرورش فرزندش، نهایت دقت و تلاش را به عمل آورد. وی فرزند دلبندش را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود برای عبادت و شب‌زنده‌داری بر می‌خاست، بیدار می‌کرد تا او لذت مناجات، نماز، دعا و راز و نیاز را از همان سال‌های کودکی بچشد و ذکر و یاد خدا، شیره جانش شود. این پدر شایسته، فرزندش را از هفت سالگی نزد حاج محمدصادق تخت پولادی که دارای نفسی گرم بود، برد و تربیت و تهذیب وی را به او واگذار کرد. مرحوم حاج شیخ حسنعلی تا یازده سالگی که استادش وفات یافت، در خدمت او بود. علی‌اکبر فرزندش، حسنعلی، را نیز نزد مرشدش برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد.
فرزند مرحوم شیخ حسنعلی در این‌باره می‌نویسد: «پدرم از همان کودکی زیر نظر حاجی به نماز و روزه و انجام مستحبات و نوافل شب و عبادت پرداخت و تا یازده سالگی که فوت آن مرد بزرگ اتفاق افتاد، پیوسته مورد لطف و مرحمت خاص مرشد و استاد خود بود...». این کتاب، مهم‌ترین منبع نگارش مقاله است، بدین وسیله از تلاش نویسنده محترم سپاس‌گذاری می‌شود.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه بیست و سوم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 10:31
مقاله برگزیده  یاوران امام زمان


مقاله برگزیده

 

یاوران امام زمان

میلاد امام زمان
بنابر آنچه در روایات آمده، امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) را گروهی از انسان های مخلص خدا در جهت اصلاح امت جهانی یاری، خواهند کرد. و نیز آن حضرت از امدادهای غیبی نیز بهره فراوانی خواهند برد.
 

انقلاب امام زمان نهضتی انسانی


بنابر روایات دینی، انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) از امدادهای الهی بهره‌مند است و لشکریان غیبی خداوند متعال آن امام همام (علیه السلام) را یاری خواهند داد. با این حال، حرکت حضرت مهدی (علیه السلام)، نهضتی انسانی است که شیعیان و یاران باوفای امامان معصوم (علیه السلام) در آن نقشی بنیادی دارند هر چند آماده شدن آنان و بیداری توده‌های مردمی برای ظهور، وامدار تأییدات الهی است.
 

لشکریان امام زمان


بنابر روایات، حضرت مهدی (علیه السلام) را سه سپاه یاری می‌دهند:
۱. سپاهی از فرشتگان؛ ۲. سپاهی از مؤمنان؛ ۳. سپاهی از ترس و هراس.
بدین سان، حضرت مهدی (علیه السلام) را در نبرد با کافران- همانند پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر- این سه نیرو یاری می‌دهد.
فرشتگان الهی در رکاب او می‌جنگند و به خواست خداوند، رعب و هراس در دل دشمن می‌افتد و مؤمنان جان بر کف، با دشمن هماوردی می‌کنند.
 

منزلت یاران امام زمان


در روایت است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به یاران حضرت مهدی (علیه السلام) درود می‌فرستد و می‌فرماید: «خوشا به حال کسانی که قائم اهل بیت مرا ببینند و پیش از قیامش بدو اقتدا کنند... آنان دوستان من‌اند که بدانان محبت می‌ورزم و تا قیامت گرامی‌ترین افراد امت نزد من‌اند.» و در روایتی دیگر می‌فرماید: «مَثَل آنان در زمین، مُشک است که هوا را خوشبو می‌کند و خود هرگز تغییر نمی‌کند و مثل آنان ماه تابان است که هرگز به تاریکی نمی‌گراید.»
 

ویژگی‌های یاران امام زمان


در روایات بزرگان معصوم (علیهم السلام) یاران حضرت مهدی (علیه السلام) با ویژگی‌هایی همچون دلیری، بی‌باکی، بندگی خدا و فرمانبرداری از امام زمان (علیه السلام) آمده‌اند.
امام صادق (علیه السلام) درباره آنان می‌فرماید: «مردانی‌اند که دل‌هایشان همانند پاره آهن محکم است و شک و تردید بدان راه ندارد. در ایمان به خدا از تخته سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها هجوم برند، آنها را برمی‌کنند. به هر جا پرچم به دست روی آورند، فتح می‌کنند.... هنگامه نبرد، همانند پروانگان گرد امام خویش می‌گردند و او را پاس می‌دارند و هر چه امام فرمان دهد، تن می‌دهند. مردانی شب‌زنده دارند و شبانگاهان به عبادت‌اند....»
 

شمار یاران امام زمان


در روایات بزرگان معصوم (علیهم السلام) به صراحت آمده است که حضرت مهدی (علیه السلام) هنگام ظهور از مردم یاری می‌خواهد.و مردانی الهی به یاری‌اش می‌شتابند. در بیش‌تر روایات، شمار یاران حضرت مهدی (علیه السلام) ۳۱۳ تن است که با شنیدن ندای امام (علیه السلام) از گرداگرد جهان به سویش می‌آیند.
در این روایات تصریح شده است که آنان به شمار یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر، ۳۱۳ نفرند. زنان نیز امام (علیه السلام) را یاری می‌دهند. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: «چون مهدی هنگام ظهور از خداوند و مسلمانان یاری می‌طلبد، سیصد و سیزده مرد و پنجاه زن به یاری‌اش می‌شتابند.»
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : چهارشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 18:22
مقاله برگزیده   آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر


مقاله برگزیده

 

آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر

محمدباقر صدر
علاّمه شهید، آیت الله سید محمد باقر صدر، یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان و به تعبیر امام خمینی: «مغز متفّکر اسلامی» در تاریخ اسلام به ویژه در قرن چهاردهم هجری است. فقیهی جامع الشرایط، فیلسوفی اجتماعی، مفسّری بزرگ، متفکری آگاه به فرهنگ و علوم زمانش‌ نویسنده‌ای توانمند و پرکار و سیاست‌مداری هوشمند و شجاع و دردمند.
 

از ولادت تا مدرسه


سید محمد باقر صدر در تاریخ ۲۵ ذیقعده ۱۳۵۳ در شهر مقدس کاظمین دیده به جهان گشود.و دومین فرزند خانواده بود. اجدادش همه از عالمان دین بودند: پدرش سید حیدر که جوانمرگ شد، پدربزرگش آیت الله العظمی سیداسماعیل صدر که یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعه در نیمه اوّل قرن چهارده اسلامی بود و در سال ۱۳۳۸ ق. وفات کرد. و دیگر اجدادش که شاخه هایی سر سبز و پر بار از شجره پر برکت «خاندان صدر» و از تبار غیرتمند و پاک امام کاظم (علیه السلام) بوده‌اند و در سرزمین ایران، لبنان و عراق از پاسداران فرهنگ و اندیشه و دانش و دین بشمـار مـی رفته‌اند.
برادر بزرگ و معلّمش سیداسماعیل نیز از علما و مجتهدان پر تلاش و جوان نجف بود که در سال ۱۳۸۸ ق. در چهل و هشت سالگی درگذشت. خواهرش «آمنه بنت‌الهدی صدر» یکی از زنان دانشمند، شاعر، نویسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسیر جهاد و مبارزه، با برادرش سیدمحمدباقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت و سعادت ابدی ختم گشت.
سیدمحمدباقر، از پنج سالگی به مدرسه رفت و تا یازده سالگی دوره ابتدایی را به اتمام رساند. در این دوران، نبوغ شگفت‌انگیز و استعداد سرشار خدادادی در او درخشید و تعجّب آموزگاران و همکلاس‌های خود را برانگیخت، بطوری‌که اولیای مدرسه تصمیم گرفتند او را به مدرسه کودکان تیز هوش و نابغه بگذارند تا به هزینه دولت درس بخواند و پس از طی مراحل لازم و قانونی، به دانشگاههای اروپا یا آمریکا اعزام کنند و در رشته های علوم جدید تحصیل کند و به کشور خود باز گردد.
او به تحصیل علوم دینی و پرداختن به رشته کار پدرانش گرایش داشت و از طرفی مادر و برادر بزرگش رضایت ندادند که او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندر کاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند.
بالاخره با راهنمایی دو دایی فقیه و دانشمندش آیت‌الله شیخ محمدرضا آل‌یاسین و آیت‌الله شیخ مرتضی آل‌یاسین به فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی پرداخت.
تحصیلات علوم دینی را با کتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سیداسماعیل آغاز کرد و دیگر کتابهای دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسیار در مدتی کوتاه خواند و تمام کرد. او علاوه بر تحصیل، دروس ابتدایی را نیز به خواهرش بنت‌الهدی می آموخت و بنت‌الهدی بی‌آنکه به مدارس نا مناسب دخترانه آن روز عراق پای بگذارد، نزد برادرش سیدمحمّدباقر و گاه سیداسماعیل، قرآن، ادبیات، تاریخ، حدیث، فقه، اصول و غیره را آموخت.
 

در نجف اشرف


در سال ۱۳۶۵ ق. که دوازده ساله بود به همراه برادرش سیداسماعیل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه شهر امامت، به تحصیلات عالی بپردازد. او دوره عالی فقه و اصول را در نزد آیت‌الله العظمی سیدابوالقاسم خویی و آیت‌الله شیخ محمدرضا آل‌یاسین گذراند.فلسفه اسلامی (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شیخ صدرا بادکوبه‌ای» آموخت. و در کنار آن، طی سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غیرمسلمان را به دقت مورد تحقیق و نقد قرار داد.کتاب «فلسفتنا» (فلسفه ما) گویای ابعاد گسترده اندیشه‌های فلسفی سیدمحمّدباقر صدر است.
در دیگر رشته های علوم مثل حدیث، رجال، درایه، کلام و تفسیر نیز سالها به تحصیل و تحقیق و مطالعه گذراند و به کمال رسید. سیدمحمّدباقر در طول هفده ـ هیجده سال تحصیل (از آغاز تا پایان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق‌العاده‌اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصیل و مطالعه و مباحثه و تحقیق می پرداخت.و خودش نیز همیشه می‌گفته است که من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش می‌کنم. در سایه این پشتکار جانانه بود که بر همه مشکلات فایق آمد و در کسب دانش و فضیلت به مقامی عالی دست یافت و گفته‌اند که از هنگام بلوغ شرعی، خود مجتهد شده بوده و از مجتهد دیگری تقلید نکرده است.
 

تعلیم و تربیت


سیدمحمدباقر از بیست سالگی با تدریس کتاب «کفایة الاصول» تدریس خارج اصول و از بیست و هشت سالگی به تدریس دوره خارج فقه بر اساس کتاب «العروة الوثقی» پرداخت. بعدها فلسفه و تفسیر قرآن نیز تدریس می‌کرد. او در طول نزدیک به سی سال تدریس و تعلیم، شاگردانی جوان، محقق، پر شور، متّقی، متفکر، آگاه، مجاهد و سیاست‌مدار تربیت کرد که هر یک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آیین جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمی، فکری و سیاسی ـ اجتماعی او را ادامه دادند.
 

شاگردان


۱ـ سیدمحمدباقر حکیم؛
۲ـ سیدمحمود هاشمی؛
۳ـ سیدکاظم حسینی حائری؛
۴ـ شیخ مهدی آصفی؛
۵ـ سیدعبدالغنی اردبیلی؛
۶ـ شیخ غلامرضا عرفانیان.
و غیره برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: مباحث الاصول،شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد،گفتگویی با حجت الاسلام سید محمد باقر مهری،
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 20:19
مقاله برگزیده   حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام)


مقاله برگزیده

 

حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام)

حضرت علی اکبر
علی اکبر (۳۳-۶۱ق)، فرزند امام حسین (علیه‌السلام) می‌باشد. در منابع تاریخی او را نخستین شهید از بنی‌هاشم در روز عاشورا و شبیه‌ترین مردم به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دانسته‌اند.
 

معرفی اجمالی


پسر بزرگ امام حسین (علیه‌السلام) مادرش لیلی بنت أبی ‌مُرّة بن عروة بن مسعود، از قبیله بنی‌ ثقیف بود.
معاویه او را سزاوارترین مردم به امر خلافت می‌دانست، زیرا در او شجاعت بنی‌هاشم، سخاوت بنی‌امیه و فخر ثقیف، یکجا گرد آمده بود.
 

لقب


الف) بیشتر منابع کهن تاریخیاز او با لقب علی‌ اکبر یاد کرده‌اند و ابن‌ ادریس حلّی نیز شواهدی در تأیید آن آورده است،
ب) اما برخی نیزاو را علی‌ اصغر و امام سجاد (علیه‌السلام) را علی ‌اکبر دانسته‌اند.
ج) در منابع شیعی متأخر نیز، لقب علی ‌اصغر برای فرزند نوزاد امام حسین (علیه‌السلام)، که در کربلا شهید شد، ذکر شده است.
 

سن علی اکبر در زمان شهادت


از تاریخ ولادت و سوانح حیات علی‌ اکبر، اطلاع دقیقی در دست نیست. سن او را هنگام شهادت، ۱۸، ۲۳ یا ۲۵ سال ضبط کرده‌اند.
از آنجا که سن امام سجاد (علیه‌السلام) در کربلا ۲۳ سال، ذکر شدهو علی‌ اکبر از امام سجاد بزرگ‌تر بوده است، ظاهرا علی‌ اکبر در ۲۵ سالگی شهید شده است. به علاوه، ابوالفرج اصفهانی تولد علی ‌اکبر را در زمان خلافت عثمان (۲۳ـ۳۵) دانسته و گفته شده از جدش علی ‌بن ابی‌طالب و عایشه، روایت، نقل کرده است، که این نیز مؤیدی دیگر، بر احتمال شهادت علی‌ اکبر در ۲۵ سالگی است.
 

اولین مبارز بنی‌هاشم


روز عاشورا تا هنگامی که اصحاب (غیر‌هاشمی) امام حسین (علیه‌السّلام) زنده بودند، عملاً آنها به میدان جنگ رفتند، و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و جنگ و مبارزه و شهادت بنی‌هاشم، پس از شهادت آنان آغاز شد.
بعد از اینکه اصحاب (غیر‌هاشمی) امام حسین (علیه‌السّلام) کشته شدند و کسی نماند جز اهل بیتش که فرزندان علی (علیه‌السّلام)، فرزندان جعفر، فرزندان عقیل، فرزندان امام حسن و فرزندان خود او بودند؛ آنها جمع شدند و با هم خداحافظی کردند و تصمیم به جنگ گرفتند.
اکثر قریب به اتفاق منابع دست اول و معتبر تاریخی، حضرت علی اکبر را اولین شهید از بنی‌هاشم ذکر کرده‌اند.
گفتنی است که ابن اعثم در کتاب الفتوحخوارزمی در مقتل الحسین و ابن شهرآشوب در مناقب آل ابی طالب،عبدالله بن مسلم را به عنوان اولین شهید از بنی‌هاشم ذکر کرده‌اند؛ اما (طبق بررسی‌ها) ابن شهرآشوب از خوارزمی پیروی کرده و خوارزمی نیز مطالب خود را از ابن اعثم گرفته است؛ لذا این نقل در بین منابع قدیم در واقع منحصر به فتوح ابن اعثم می‌شود و فتوح ابن اعثم از نظر اعتبار، در ردیف الاخبار الطوال دینوری و انساب الاشراف بلاذری و تاریخ طبری و الارشاد شیخ مفید قرار ندارد. برای آگاهی بیشتر در این‌باره، به جدول ترتیب شهدای بنی‌هاشم در صفحات آینده مراجعه فرمایید.
هنگامی که از میان جوانان بنی‌هاشم، پیش از همه، حضرت علی اکبر (آماده جنگ شد، او) که از زیبا صورتان و نیک سیرتان روزگار بود، نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و (با ناامیدی از بازگشت او،) نگاهی مایوسانه به قامتش‌ انداخت، و آنگاه چشمانش را به زیر افکند (ابن اعثم و خوارزمی نوشته‌اند: امام محاسن شریفش را به سوی آسمان گرفت.و گریست. سپس گفت: اللهم اشهد فقد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و کنّا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه؛(این جملات را با‌ اندکی تفاوت و با اضافاتی، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین، ابن اعثم در کتاب الفتوح، و خوارزمی در مقتل الحسین، و با تفاوت بیشتری شیخ صدوق در الامالی، آورده‌اند.) «بارالها، تو شاهد باش، جوانی به جنگ این مردم رفت که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه‌ترین مردم به پیامبرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود، و ما هرگاه مشتاق دیدن پیامبرت میشدیم، به این جوان نگاه می‌کردیم».
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 20:11
مقاله برگزیده  اعمال حقوقی


مقاله برگزیده

 

اعمال حقوقی


اعمال حقوقی وقایعی است که با ارادۀ اشخاص به وجود آمده، آثار حقوقی آن نیز تابع همان اراده است؛ بنابراین عمل حقوقی عملی است که شخص با قصد حصول اثر حقوقی آن را به صورت ارادی انجام می‌دهد؛ مانند اینکه شخصی با قصد ایجاد عقد بیع، عمل فروختن را انجام می‌دهد. در مقابل رویدادهایی هستند که آثار حقوقی آن‌ها در نتیجۀ اراده شخص نیست و به حکم قانون به وجود آمده است؛ اعم از این‌که ایجاد خود واقعه، ارادی باشد (مثل غصب و اتلاف مال غیر) یا این‌که طبیعی باشد (مثل مرگ و تولد شخص) به این رویداد‌های حقوقی واقعه حقوقی گویند.کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (اعمال حقوقی) دوره مقدماتی، ص۶، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۵، چاپ یازدهم.
 

اثر


نتیجه‌ای را که یک عمل حقوقی برای طرفین شامل می‌شود تعهد به نفع یک طرف و علیه طرف دیگر است. تعهد وضع حقوقی است که طی آن شخصی عهده‌دار انجام امر می‌شود. برای تصور هر تعهد وجود چند رکن ضروری است:

الف) موضوع تعهد: یعنی امری که شخصی در برابر دیگری بر عهده می‌گیرد. موضوع تعهد ممکن است یکی از امور زیر باشد:
۱. انتقال مال، مانند فروش خانه به دیگری
۲. انجام دادن کار، چنانچه مقاطعه‌کاری تعهد کند که ساختمانی را در مدت معینی بسازد.
۳. خودداری از انجام دادن کار، نظیر تعهد مالک در برابر مستأجر به اینکه دکان مجاور او را اختصاص به کسب معینی ندهد.

ب) اطراف تعهد: شخصی که تعهد را بر عهده می‌گیرد متعهد یا مدیون گویند و شخصی را که تعهد به نفع او شد را متعهدلها طلبکار گویند زیرا تعهد رابطه‌ای است بین دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی.

ج) رابطه حقوقی: مقصود از این رابطه تسلطی است که طلبکار بر اموال بدهکار پیدا می‌کند و به موجب آن می‌تواند با استفاده از دارایی او وسایل اجرای تعهد را فراهم کند.کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (اعمال حقوقی) دوره مقدماتی، ص۱و۲.
 

اقسام


اعمال حقوقی بر اساس تعداد اعلام اراده به دو بخش تقسیم می‌شود گاهی اوقات برای پیدایش یک عمل حقوقی یک اراده کافی است و با یک انشا اثر دلخواه ایجاد می‌شود بدون اینکه نیاز به توافق باشد؛ (مانند ابرا که فقط به‌وسیله اراده طلبکار انجام می‌گردد و نیازی به توافق بین طلبکار و مدیون نیست.) به این دسته از اعمال حقوقی ایقاع گویند.شهیدی، مهدی، حقوق مدنی ۳ (تعهدات)، ص۱۱، تهران، مجد، ۱۳۸۱، چاپ دوم.
در مقابل تأسیس حقوقی دیگری نیز وجود دارد که یک اراده برای پیدایش آن کافی نیست و نیاز به توافق دو یا چند اراده است؛ به این توافق اراده‌ها عقد گویند.
بنابراین عقد عبارت است از همکاری متقابل دو یا چند اراده در ایجاد یک ماهیت حقوقی.
مثال بارز این دسته از اعمال حقوقی بیع یا خرید و فروش می‌باشد که در اثر توافق اراده‌های خریدار و فروشنده پدید می‌آید و اراده هر یک از آن دو هر چند تأثیرگذار در عقد می‌باشد، به تنهایی کافی نیست.صفایی، حسین، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج۲ ص۲۷، تهران، میزان، ۱۳۸۳، چاپ ۲.
ابتدا اعمال حقوقی دو طرفه (عقد) را توضیح می‌دهیم سپس به توضیح ایقاع می‌پردازیم.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : پنجشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 13:7
مقاله برگزیده  روز جمهوری اسلامی


مقاله برگزیده

 

روز جمهوری اسلامی

روز جمهوری اسلامی
در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ آخرین بقایای استحکامات نظام شاهنشاهی فرو ریخت و مردم ایران به رهبری امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) پیروزی انقلاب اسلامی را جشن گرفتند.
با فروپاشی رژیم خودخواه و مستبد پهلوی، بساط استبداد داخلی و استعمار خارجی در ایران فرو ریخت. و زمینه پیدایش جامعه‌ای عاری از استبداد و استعمار در منظر ملت مسلمان ایران آشکار گشت. پنجاه روز پس از فروپاشی رژیم پهلوی، نخستین همه پرسی رسمی در روز دهم و یازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸ برگزار شد و ملت مسلمان ایران با اکثریت قریب به اتفاق یعنی ۹۸/۲ درصد به نظام «جمهوری اسلامی، رای مثبت دادند. این روز پرافتخار در تاریخ ملت مسلمان ایران "روز جمهوری اسلامی" نامیده شد.
 

تشکیل دولت موقت


روز هفدهم بهمن ماه ۱۳۵۷ یعنی پنج روز پس از ورود حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه) به ایران، مهندس بازرگان طی فرمانی از طرف رهبر انقلاب اسلامی ایران، مامور تشکیل دولت موقت گردید.یکی از وظایف دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری رفراندوم به منظور تثبیت نظام جمهوری اسلامی بود. حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) قائل بود که باید همه‌پرسی برگزار شود تا جریان انقلاب اسلامی و پذیرش حکومت اسلامی توسط مردم با عدد و ارقام مشخص شود.مرحوم دوانی می‌نویسد: «از طرف دولت موقت و شورای انقلاب، روز دهم و یازدهم فروردین برای رفراندوم تعیین رژیم آینده کشور ایران اعلام گردید.»
 

نوع حکومت


در آن زمان، یکی از اختلافات موجود بین دولت موقت و جریان اسلامی، در جریان تصمیم‌گیری برای نوع حکومت ایران پیش آمد. جریان اسلامی حکومت «جمهوری اسلامی» می‌خواست، نهضت آزادی «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، عده‌ای «جمهوری خلق اسلامی» و گروهی دیگر که از جبهه ملی بودند «جمهوری ایران» را خواستار بودند.ابتدا همه آن‌ها دغدغه این را داشتند که نوع و شیوه حکومت آینده بتواند فضای سیاسی گسترده‌ای را در نظام سیاسی خود پوشش دهد و گروه‌های زیادی را جذب کند که حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه) طی سخنانی حرف آخر را زدند و فرمودند:
من از ملت ایران انتظار دارم که به جمهوری اسلامی رای دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است.»
 

رفراندوم


در بخشی از پیامی که حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه) به مناسبت رفراندوم ۱۱ و ۱۲ فروردین صادر فرمودند، آمده است: «این رفراندوم چیزی است که همه ملت ما باید در آن شرکت کنند. من توصیه می‌کنم که همه ملت در این رفراندوم که سرنوشت ما، ملت ما و کشور و مذهب ما را تعیین می‌کند شرکت کنند...»
حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه) در این پیام فرمودند: «عموم مردم در انتخابات آزادند در اینکه به جمهوری اسلامی رای "نه" یا "آری" بدهند.»
 

روز موعد انتخاب


سرانجام روز ۱۰ و ۱۱ فروردین سر رسید. مردم با کمال نظم و آزادی رای خود را به صندوق انداختند و ۹۸/۲ درصد مردم، معادل بیست میلیون نفر که واجد شرایط بودند به جمهوری اسلامی رای دادند و بدین‌گونه رژیم "جمهوری اسلامی" به جای رژیم پوسیده شاهنشاهی ایجاد شد.
پس از خاتمه کار از طرف امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) رهبر انقلاب، ۱۲ فروردین به عنوان "روز جمهوری اسلامی" اعلام و تعطیل عمومی شد. که هر ساله نیز چنین خواهد شد.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 10:34
مقاله برگزیده   امام سجاد علیه‌السلام


مقاله برگزیده

 

امام سجاد علیه‌السلام

اعیاد شعبانیه
حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، ملقب به زین‌العابدین و سجاد، چهارمین امام شیعیان است که به مدت ۳۵ سال در دوران خلفای اموی، امامت کردند. مجموعه‌ای از دعاها و مناجات حضرت در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است.
امام سجاد (علیه‌السلام) در واقعه کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری سخت، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد. واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد (علیه‌السلام) روی داد.
بنابر روایات شیعیان، امام سجاد (علیه‌السلام) به دستور ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، امام محمد باقر (علیه‌السلام) و امام جعفر صادق (علیه‌السلام) است.
 

معرفی اجمالی


چهارمین امام معصوم حضرت علی بن حسین (علیه‌السلام)، ملقب به زین‌العابدین و سیدالسجادین، شخصیتی که جد بزرگوارشان حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، ایشان را بهترین اهل زمین بعد از پدرشان معرفی نموده‌اند: «... فقال: احتفظ بها و احسن الیها فستلد لک خیر اهل الارض فی زمانه بعدک...»در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه منوره چشم به دنیا گشودند.
مادر مکرمه آن حضرت بنا بر قول صحیح و مشهور، شهربانو، دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی یزدگرد سوم بوده‌اند.
دوران کودکی حضرت، در زمان جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و عموی ارجمندشان، امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، گذشت و در زمان نوجوانی تا شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین (علیه‌السلام)، که حدود ده سال به طول انجامید، در خدمت پدر و به همراه حضرت بودند.
حضرت سجاد (علیه‌السلام) در حالی‌که ۲۴ سال سن داشتند، در واقعه کربلا حاضر بودند ولی به علت بیماری در خیمه بستری بود و همراه با اهل بیت، پس از شهادت پدر به اسیری رفتند. ایشان در کاخ یزید خطبه بسیار مهمی ایراد کرد که چهره یزید افشا شد و مردم شام نسبت به ماهیت حادثه کربلا آگاه شدند.
حضرت سجاد (علیه‌السلام) پس از شهادت پدر، به مدت ۳۵ سال یعنی تا سال ۹۴ قمری، در دوران بسیار سخت و خفقان بار خلفای اموی، منصب الهی امامت را به عهده داشتند. امام سجاد (علیه‌السلام) در سال ۹۴ ق. با دسیسه ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسید و در جوار عموی بزرگوارشان حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) در بقیع مدفون شدند. صحیفه سجادیه مجموعه‌ای از دعاهای آن حضرت است که اینک در دست ما به‌عنوان گنجینه‌ای از معارف دینی موجود است.
 

زمان تولد


سال تولد حضرت علی بن حسین (علیه‌السلام) و همچنین روز تولد آن بزرگوار مورد اختلاف شدید مورخین و سیره‌نویسان واقع شده و در این ارتباط، اقوال مختلفی نقل گردیده است. مشهورترین اقوال در زمینه سال تولد حضرت، سال ۳۸ هجری است که بزرگانی نظیر جناب شیخ مفید در کتاب الارشاد، شیخ کلینی در اصول کافی، ابن‌شهر آشوب در مناقب، ابن‌خشاب در موالید اهل البیت، شهید در کتاب الدروس، ابن‌صباغ مالکی در کتاب الفصول المهمه و دیگران به آن قائل شده‌اند.
شیخ مفید می‌نویسد: و کان مولد علی بن الحسین (علیهماالسلام) بالمدینة سنة ثمان و ثلاثین من الهجرة.
ولادت علی بن الحسین (علیهماالسلام) در مدینه سال ۳۸ هجری بود.
کلینی در اصول کافی می‌نویسد: ولد علی (علیهماالسلام) فی سنة ثمان و ثلاثین و قبض فی سنة خمس و تسعین.
علی بن الحسین (علیهماالسلام) در سال ۳۸ به دنیا آمد و در سال ۹۵ رحلت نمود.
علی بن عیسی اربلی می‌نویسد: و اما ولادته فبالمدینة فی الخمیس الخامس من شعبان سنة ثمان و ثلاثین من الهجرة.
و اما ولادت او در روز پنجشنبه پنجم شعبان سال ۳۸ هجری بود.
اقوال دیگر در زمینه سال تولد حضرت عبارتند از سال ۳۳، ۳۶ و ۳۷ هجری؛ علامه مجلسی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) می‌فرماید: ... لا ریب فی ان تولد علی بن الحسین (علیهماالسلام) منها کان فی ایام خلافة امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)....
تولد حضرت علی بن حسین (علیهماالسلام) در زمان خلافت جد بزرگوارش حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) قطعی بوده و هیچ محل شبهه نیست. از این‌رو سال ۳۸ که مشهورترین اقوال نیز هست، به عنوان سال تولد حضرت از سایر اقوال معتبرتر است.
در زمینه روز تولد آن بزرگوار نیز اختلاف وجود دارد. یک قول روز پنجشنبه یا جمعه نیمه جمادی الاولی است و قول دیگر روز پنجشنبه یا یکشنبه پنجم شعبان است. لازم به ذکر است بعضی از قائلین به روز نیمه جمادی الاولی، تولد حضرت را دراین روز در سال ۳۶ هجری دانسته و تعداد زیادی از قائلین به روز پنجم شعبان، آن را در سال ۳۸ هجری گزارش کرده‌اند.
امین‌الاسلام طبرسی می‌نویسد: حضرت سجاد روز جمعه و یا پنج‌شنبه نیمه ماه جمادی الاخری و یا در نهم ماه شعبان سال ۳۸ و یا ۳۶ هجری در مدینه متولد شد.
کفعمی می‌نویسد: فی النصف من جمادی الاولی سنة ست و ثلاثین کان مولد ابی‌ محمد علی بن الحسین (علیهماالسلام).
ولادت ابی‌ محمد علی ابن الحسین (علیهماالسلام) در نیمه جمادی الاولی سال ۳۶ هجری بود.
سبط بن جوزی در کتاب تذکره، ولادت او را بدون قید روز و ماه در سال ۳۸ یا ۳۷ یا ۳۳ هجری نوشته است. و مولد علی سنة ثمان و ثلاثین من الهجرة و قیل سنة سبع و ثلاثین و قیل سنة ثلاث و ثلاثین ذکره ابن عساکر.
شیخ طوسی در کتاب المصباح، تاریخ ولادت ایشان را نیمه جمادی الاولی سال ۳۶ هجری نوشته شده است.
 

محل تولد


به اتفاق سیره‌نویسان و مورخین، محل تولد حضرت علی بن حسین (علیه‌السلام) شهر مقدس مدینه بوده است و هیچ‌کس در این مطلب اختلافی نکرده و قول دیگری نقل نشده است.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : دوشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 9:42
سازمان ملل خواستار لغو تحریم‌ها علیه ایران شد


سازمان ملل خواستار لغو تحریم‌ها علیه ایران شد

میچل باچله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار برطرف شدن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران شد.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، میچل باچله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار برطرف شدن تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورهایی همانند ایران شد که با ویروس کرونا دست به گریبان‌اند.

وی در این‌باره گفت: «در این برهه حساس، تحریم‌های مصوب علیه بخش‌های اقتصادی کشور‌ها در راستای حفظ جان انسان‌ها و برای حمایت از حقوق و زندگی میلیون‌ها نفر، باید به حالت تعلیق درآید».

باچله همچنین در ادامه تاکید کرد: «در شرایط شیوع گسترده یک ویروس، اخلال در فعالیت‌های پزشکی یک کشور خطرات موجود برای همه انسان‌ها را بالا می‌برد».

گفتنی است، علی‌رغم ادعاهای دروغ مقامات آمریکایی کمک‌های حمایتی بین‌المللی برای ورود به ایران با مشکلات متعددی مواجه شد. پمپئو پیش از این گفته بود که تحریم‌ها شامل کمک‌های بشردوستانه نمی‌شود و در این‌باره سخت‌گیری‌ای اعمال نخواهد شد. ونزوئلا نیز با همین چالش روبرو شده است، مادورو پیش از این تاکید کرده بود که آمریکا به دنبال کشتن مردم ونزوئلاست، چراکه تحریم‌های آمریکایی جان مردم این کشور را به خطر انداخته است.

انتهای پیام/


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه دهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:26


روسیه: تحریم‌های آمریکا موجب گسترش کرونا در ایران شده است

وزارت خارجه روسیه، تحریم‌های آمریکا علیه ایران را عامل شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران دانست.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، از تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان در بحبوحه شیوع کرونا انتقاد کرد.

او دیروز در جمع خبرنگاران اعلام کرد مسکو معتقد است شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران ریشه در تحریم‌های آمریکا علیه تهران دارد.

در همین حال، وب‌سایت «واشنگتن فیری بیکن» در گزارشی براساس اطلاعاتی که وزارت امور خارجه آمریکا منحصرا در اختیار این وب‌سایت قرار داد، نوشت این وزارت‌خانه گزارش‌هایی را مبنی بر اینکه دولت دونالد ترامپ به زودی قصد دارد معافیت‌های تحریمی را در نظر بگیرد که بر اساس آن ایران می‌تواند برای مقابله با بحران کرونا به دارایی‌های نقدی خود در بانک‌های اروپایی دست یابد کاملا «نادرست» اعلام کرده است.

زاخارووا همچنین اعلام کرد: با توجه به شیوع ویروس کرونا در سوریه، مسئولیت ساکنان شرق رود فرات بر عهده دولت آمریکا است.


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه دهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:20
سازمان بهداشت جهانی: ویروس کرونا از راه هوا منتقل نمی‌شود


سازمان بهداشت جهانی: ویروس کرونا از راه هوا منتقل نمی‌شود

ویروس کرونا با هوا منتقل نمی‌شود و عمدتا از طریق قطرات پخش شده از سرفه، عطسه و صحبت کردن فرد آلوده منتقل می‌شود.

سازمان بهداشت جهانی: ویروس کرونا از راه هوا منتقل نمی‌شودبه گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان سازمان بهداشت جهانی در پیامی توییتری اعلام کرد ویروس کرونا از طریق هوا منتقل نمی‌شود و عمدتا از طریق قطرات پخش شده از سرفه، عطسه و صحبت کردن فرد آلوده منتقل می‌شود.

سازمان بهداشت جهانی تاکید کرد برای محافظت از خود فاصله یک متری از دیگران را حفظ کنید، سطوح را ضد عفونی کنید، دست خود را بشویید و از لمس کردن چشم، دهان و بینی خودداری کنید.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که پیش از این گفته بود در حال فکر کردن درباره اعمال قرنطینه ۳ ایالت نیویورک، نیوجرسی و کنکتیکت به دلیل شیوع گسترده کرونا در این ایالت‌هاست، اکنون در توییتر نوشته است که این قرنطینه ضروری نیست و به جای آن دستورالعمل‌های مسافرتی اعمال می‌شود.

وزارت بهداشت آمریکا نیز اعلام کرد طی شبانه روز گذشته ۳۱۲ بیمار مبتلا به ویروس کرونا در این کشور جان خود را از دست دادند. به این ترتیب شمار قربانیان این ویروس در ایالات متحده به بیش از ۲ هزار تن رسید.


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه دهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:18
مقاله برگزیده  حضرت ابوالفضل علیه‌السلام


 

مقاله برگزیده

 

حضرت ابوالفضل علیه‌السلام

اعیاد شعبانیه
جناب ابوالفضل حضرت عباس بن علی (علیه‌السلام) برادر بزرگوار حضرت سید الشهداء (علیه‌السلام) به همراه دیگر برادرانشان در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدند.
 

شرح اجمالی


عباس بن علی بن ابی‌طالب، مکنّی به ابوالفضل است. برادر امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) در روز چهارم ماه شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در سال ۶۱ هجری به شهادت رسید.
سنّ مبارکش را هنگام شهادت ۳۴ سال نوشته‌اند. از این مدت چهارده سال با پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و نُه سال با برادرش امام مجتبی (علیه‌السلام) و یازده سال با امام حسین (علیه‌السلام) زیست.
 

کنیه و القاب


کنیه حضرت ابوالفضل، ابوالقریة،ابوالقاسم.و القاب آن حضرت قمر بنی هاشم،سقّاء،علمدار،العبد الصالح،المواسی الصابر،المحتسب،شمرده شده است.
 

مادر حضرت


مادرش فاطمه دختر حزام (پدر فاطمه «حرام» به را مهمله نیز گفته شده است) از نسل بنی‌ کلاب، مکنّی به ام‌البنین می‌باشد که پس از شهادت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به پیشنهاد عقیل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) او را به همسری برگزید، چرا که آن حضرت از عقیل خواستار همسری از تبار دلاوران نام‌آور شد تا فرزندی دلیر و شجاع برای او آورد و عقیل ام‌البنین را به آن حضرت پیشنهاد نمود.
ثمره این ازدواج چهار فرزند به نام‌های عباس، عبداللَّه، جعفر و عثمان بود.
 

وصف حضرت ابوالفضل


امام سجاد (علیه‌السلام) عموی خود عباس را چنین توصیف می‌فرماید: «رَحِمَ اللَّهُ عَمِىَّ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وأَبْلی وفَدی أَخاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ يَداهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُما جِناحَيْن يَطیرُ بِهِما مَعَ الْمَلائِكَةِ فی‌ الْجَنَّةِ كَما جُعِلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبی‌ طالِبْ علیه السلام؛ وَإنَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَكَ وَتَعالی مَنْزِلَةٌ يَغبِطَهُ بِها جَمیعَ الشُّهدَاءِ يَوْمَ القِیامَةِ».
خداىْ عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آن‌که دست‌هایش از پیکر جدا گردید. آن‌گاه خداوند به جای آن‌ها دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند؛ همان‌سان که برای جعفر طیار قرار داد.
عباس نزد خداوند مقامی دارد که همه شهدا در قیامت بدان غبطه می‌خورند.
امام صادق (علیه‌السلام) در وصف عبّاس می‌فرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی‌ عَبْدِاللَّهِ (علیه‌السلام) وَأَبْلی بَلاءً حَسَناً وَمَضی شَهیدا»
عموی ما عباس (علیه‌السلام) دیده‌ای تیزبین و ایمانی استوار داشت. همراه حسین (علیه‌السلام) جهاد کرد و از امتحان سرافراز بیرون شد و سرانجام به شهادت رسید.
 

دوران کودکی


از دوران کودکی عبّاس (علیه‌السلام) اطّلاع چندانی به دست نیست جز این‌که نقل کرده‌اند روزی بر زانوی پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نشسته بود. حضرت گفت: بگو یک. ابوالفضل (علیه‌السلام) گفت:یک. حضرت فرمود: بگو دو. عرض کرد با زبانی که یکی گفتم شرم دارم که دو بگویم.مرحوم نقدى آن جریان را به حضرت زینب نیز نسبت داده است.
 

دوران جوانی


درباره دوران جوانی وی گفته‌اند که در جنگ صفین حضور داشت، ولی پدرش به وی اجازه مبارزه نداد.
ولی برخی دیگر، قتل ابوالشعثاء و هفت فرزند او را به وی نسبت داده‌اند.
در گزارش دیگری خوارزمی گوید که در جنگ صفین آن‌گاه که کریب به جنگ با امام علی (علیه‌السلام) آمد، حضرت لباس فرزندش عباس (علیه‌السلام) را که مردی کامل بود، به تن کرد و به جنگ با او بیرون شد.
حضرت عباس (علیه‌السلام) دارای دو فرزند به نام‌های فضل و عبیداللَّه از لبابه دختر عبیداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب بود؛ و نسل آن بزرگوار از طریق عبیداللَّه امتداد یافت.
 

حضور در کربلا


یکی از شخصیت‌های برجسته‌ای که از نقش آفرینان اصلی وقایع عاشورا بود و صحنه‌های جاودانه‌ای از وفاداری و جانبازی در راه دفاع از حجت خدا و اطاعت از فرمان امام خویش به یادگار گذاشت، حضرت عباس بن علی (علیه‌السّلام) است. او از یک طرف در صحنه نبرد، چنان رشادت و حماسه از خود نشان داد که عرصه را بر دشمن تنگ کرد؛ و از طرف دیگر، نسبت به امام حسین (علیه‌السّلام) چنان مطیع و وفادار بود که در طول تاریخ، از او به عنوان قهرمانی فداکار و برادری وفادار یاد می‌شود. شهادت چنین شخصیت بزرگی، از مصائب مهم و از رویدادهای بزرگ روز عاشورا بود.گرچه چگونگی مبارزه و شهادت عباس بن علی (علیه‌السّلام) را برخی مورخان و مقتل‌نویسان، با تفاوت‌هایی گزارش کرده‌اند، ما در اینجا سعی می‌کنیم با ترکیب و ترسیم مجموع گزارش‌ها، کیفیت مبارزه و شهادت این شهید والامقام را به گونه‌ای منطبق با منابع متقدم، و به ترتیب حوادث ارائه کنیم.

ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه دهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 14:35
مقاله برگزیده   امام حسین علیه‌السلام


مقاله برگزیده

 

امام حسین علیه‌السلام

اعیاد شعبانیه
امام حسین (علیه‌السلام) سومین امام شیعیان می‌باشد.
 

مشخصات


حسین ‌بن علی، امام سوم از امامان دوازده‌ ‌گانه شیعه امامیه و یکی از چهارده معصوم می‌باشد. به اتفاق همه منابع، نام و نسب او حسین ‌بن علی ‌بن ابی‌طالب ‌بن عبدالمطلب ‌ بن هاشم است. جد مادری‌اش پیامبر اکرم (صلی‌ اللّه علیه‌ و آله‌ و سلم)، پدرش امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) و مادرش فاطمه (سلام‌اللّه‌علیها) دختر رسول خداست.
 

نام‌گذاری


پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، حسین نامید.بنابر برخی روایات، امام علی دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نام‌گذاری بر پیامبر پیشی نگرفت.بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار ــکه در آن زمان هنوز در حبشه بودــ جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به حسین تغییر داد.اما بنابر روایات شیعی، پیامبر بدواً و پیش از آن‌که نامی برای او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد.(برای نقد محتوایی روایات دیگر به باقر شریف قرشی رجوع کنیددر برخی روایات تأکید شده است که نام‌های حسن و حسین از اسامی بهشتی بوده و پیش از اسلام سابقه نداشته‌اند.
 

کنیه


کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده،اما خصیبی کنیه‌اش را نزد خاصه ابوعلی دانسته است.
 

القاب


به امام حسین (علیه‌السلام) القاب فراوانی نسبت داده شده که بسیاری از آن‌ها با القاب برادرش، امام حسن (علیه‌السلام)، مشترک است. از القاب خاص امام، زکی، طیب، وفیّ، سید، مبارک،نافع، الدلیل علی ذات‌اللّه،رشید، و التابع لمرضاةاللّه بوده است. ابن‌ طلحه شافعی لقب زکی را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب أهل‌الجنه را مهم‌ترین آن‌ها دانسته است. در پاره‌ای از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین (علیه‌السلام) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است. در برخی متون ادبی و تاریخیِ متعلق به سده‌های چهارم به بعد برای امام حسین لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است، که با توجه به این‌که آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهری نیافت، در خور توجه است.
 

ولادت


در این‌که زادگاه امام حسین (علیه‌السلام) مدینه است، اختلافی نیست.سال تولد او را نیز سال سوم،چهارم،پنجمو ششم هجریذکر کرده‌اند. روز ولادت وی، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است،اما برخی، زادروز امام را آخر ربیع‌الاول،پنجم ماه شعبانیا یکی از نخستین شب‌های ماه شعباننوشته‌اند. بنابه روایتی، امام در غروب پنج‌شنبه متولد شد.(برای اقوال مختلف درباره روز و ماه و سال تولد امام به این منبع رجوع کنید) فاصله تولد امام حسین و امام حسن را شش ماه و ده روز،ده ماه و بیست و دو روزو یک سال و ده ماهگزارش کرده‌اند.
پس از تولد، پیامبر همان آدابی را برای او به جا آورد که درباره حسن‌ بن علی انجام داده بود، مانند گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد و عقیقه کردن. به نوشته ابن سعد، طبقات الکبری،امّ فضل (همسر عباس ‌بن‌ عبدالمطلب)، به امر پیامبر، دایگی امام را برعهده گرفت و بدین ترتیب امام برادر رضاعی قُثم‌ بن عباس، که او نیز شیرخواره بود، گردید.(رجوع کنید به کشف الغمه که این موضوع را به امام حسین (علیه‌السلام) نسبت داده‌اند.) اما کلینی روایاتی نقل کرده است که بنابر آن‌ها امام حسین (علیه‌السلام) از هیچ زنی، حتی مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام، شیر نخورد.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه نهم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 11:7
مقاله برگزیده  بهداشت در اسلام


مقاله برگزیده

 

بهداشت در اسلام

بهداشت در اسلام 2
‌برخورداری از بهداشت و سلامتی یکی از حقوق مسلم فردی و اجتماعی است که در دین اسلام به صورت تکلیف وجوبی، حرمتی، استحبابی و یا مکروهی گنجانده شده است. جامعه موفق جامعه‌ی است که جسم و روان مردم آن سالم باشد. سلامت جسم و روان مهمترین ابزار تکامل انسان است و از دیدگاه اقتصادی نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
 

توصیف اجمالی از بهداشت در اسلام


قوانین اسلام بر مبنای فطرت آدمی بنا شده است. آنچه از حلال و حرام و امر و نهی می‌بینیم، مصلحت انسان در آنها ملاحظه شده است. همانطور که امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «خداوندی که انسان را خلق کرده است، می‌داند که چه چیزی برای او مفید و چه چیزی مضر است، در نتیجه چیزی که مفید است را حلال و چیز مضر را حرام کرده است.»همچنین در قرآن کریم می‌فرماید: «چیزهای طیب و پاکیزه را برای شما حلال و چیزهای پلید و خبائث را برای شما حرام کردیم.»
در تعالیم اسلامی در باب بهداشت و تغذیه، اصولی که سلامتی انسان را تامین می‌کند، رعایت شده است. مکتب اسلام با تحریم خبائث و پلیدی‌ها و حلال کردن پاکیزگی و پاکیزه‌ها و قاعده حفظ اعتدال، راه رسیدن به این مقصود را فراهم ساخته است.
از نظر اسلام رعایت مسائل بهداشتی در بعضی اوقات واجب است، زیرا در اسلام حفظ جان واجب است و اگر عدم رعایت مسائل بهداشتی سبب به خطر افتادن جان انسان‌ها شود در این صورت رعایت اصول و مسائل بهداشتی لازم است؛ زیرا مقدمه واجب نیز واجب است و احتمال دارد یکی از مصادیق آیه: «وَ لاَ تُلقُوا بِایدِیکُم الَی التَّهلُکَه.»باشد.
برخورداری از بهداشت و سلامتی یکی از حقوق مسلم فردی و اجتماعی است که در دین اسلام به صورت تکلیف وجوبی، حرمتی، استحبابی و یا مکروهی گنجانده شده است. جامعه موفق جامعه‌ی است که جسم و روان مردم آن سالم باشد. سلامت جسم و روان مهمترین ابزار تکامل انسان است و از دیدگاه اقتصادی نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
بهداشت و پیشگیری سبب سلامتی فکری و جسمی جامعه می‌شود و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه است. تحقیق و تفحص در آیات قرآن و احادیث و متون اسلامی توجه و دقت اسلام را نسبت به بهداشت و سلامتی فرد و جامعه روشن می‌سازد. هیچ دین و مکتبی مانند اسلام، نسبت به مسائل و اصول بهداشتی سفارش نکرده است. اسلام اکثر مسائل بهداشتی را تحت عنوان واجب، حرام، مستحب یا مکروه بیان کرده است. مثلاً: خوردن خبائث و چیزهای پلید از قبیل، خون، چرک، ادرار، مدفوع، گوشت مردار، گوشت حیوانات حرام گوشت، خوردن خاک، شراب، آبجو و سایر مسکراتی که عقل را زایل و سلامتی انسان را به خطر می‌اندازد، حرام است، از طرفی بسیاری از مسائل بهداشتی که نقش مهمی در سلامتی انسان دارند را، تحت عنوان واجب یا مستحب بیان کرده است. مثلاً: از شرایط نماز، طهارت بدن و لباس می‌باشد و وضو و غسل از واجبات و مقدمات نماز شمرده شده و در وضو و غسل، شستن داخل بینی و دهان و مسواک زدن مستحب است.
 

فلسفه احکام


فلسفه احکام از مباحث بسیار جالب است، زیرا تمام احکام از نظر اسلام فلسفه و حکمتی دارند که برای همه روشن نیست، گاهی در بیانات معصومین رهنمودهایی دیده می‌شودکه برای همه مردم عمومیت نداشته و یا بر مبنای شرایط خاصی ذکر شده است.
احکام اسلامی چون ارتباط با وحی دارد مافوق یافته‌های بشر است به همین خاطر تطبیق احکام اسلامی که زیر بنای استواری دارد و به سرچشمه فیاض وحی وصل است با فرضیه‌های زودگذر و غیر مطمئن علوم روز، کار نادرستی است، هر چند شاید بسیاری از احکام اسلامی با علوم روز مطابقت کند بعضی اصرار دارند که فلسفه احکام اسلامی را با علوم روز و علوم بشری تطبیق دهند، مثلاً: برای حرمت شراب و حرمت گوشت خوک استناد به مضرات جسمی آنها می‌کنند یا در ارتباط با وجوب روزه فقط استناد به آثار و منافع جسمی آن می‌کنند، این کار صحیح نیست هر چند شاید حرمت یا وجوب، چنین آثار جسمی را نیز به همراه داشته باشد. فلسفه بسیاری از احکام برای ما روشن نیست و تنها چیزی که می‌توانیم بگوییم این است که در فلسفه احکام اسلامی، مصالح و مفاسد و سود و زیان چه مربوط به جسم و چه مربوط به روح، نسبت به فرد و جامعه در نظر گرفته شده است. هر چه به سود فرد و جامعه از نظر جسم و روح باشد، حلال و هر چه به زیان جسم و روح فرد و جامعه باشد، حرام است.
در اسلام مصلحت مقدم بر منفعت است؛ چه بسا چیزی برای انسان نفعی داشته باشد ولی به مصلحت او یا جامعه نباشد. همچنین در اسلام با توجه به قاعده «لا ضرر و لاضرار فی الاسلام»، ضرر رساندن به خود و دیگران ممنوع است. به همین خاطر آلوده کردن محیط زندگی جایز نیست و رعایت اصول بهداشت از ضروریات سلامتی است و این خود یک «عبادت» است؛ زیرا در اسلام هر عملی که به نیت ادای وظایف الهی و خدمت به جامعه اسلامی صورت گیرد، عبادت است.
در دعای کمیل می‌خوانیم: «قوّ علی خدمتک جوارحی»، اگر انسان اعضا و جوارح قوی و سالم داشته باشد بهتر می‌تواند به عبادت بپردازد. همچنین گام برداشتن در راه تامین بهداشت عمومی جامعه نیز از عبادات بزرگ به شمار می‌آید.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : پنجشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:33
افضل الدین محمد بن حسن بن حسین بن محمد بن محمد بن خوزه مرقی از اقوام  خواجه نصیر الدین


76- بابا افضل ساوجی کاشانی

افضل الدین محمد بن حسن بن حسین بن محمد بن محمد بن خوزه مرقی از اقوام  خواجه نصیر الدین ساوجی طوسی بوده است

نخسنین کسی که از بابا افضل الدین نام برده خواجه نصیر الدین  محمد طوسی می باشد. این دانشمند یک جانام القاب راچنین نوشته است  (قطب الحق والذین اعلم علما ء العالم وافضل کلاء بنب آدم  امظفر بن محمد الله ظلال والذین جلاله وحرس انوار کماله )

 

 


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:57
افضل الدین محمد بن حسن بن حسین بن محمد بن محمد بن خوزه مرقی از اقوام  خواجه نصیر الدین


76- بابا افضل ساوجی کاشانی

افضل الدین محمد بن حسن بن حسین بن محمد بن محمد بن خوزه مرقی از اقوام  خواجه نصیر الدین ساوجی طوسی بوده است

نخسنین کسی که از بابا افضل الدین نام برده خواجه نصیر الدین  محمد طوسی می باشد. این دانشمند یک جانام القاب راچنین نوشته است  (قطب الحق والذین اعلم علما ء العالم وافضل کلاء بنب آدم  امظفر بن محمد الله ظلال والذین جلاله وحرس انوار کماله )

 

 


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:55
مسجد علی بن ابیطالب (ع) منطقه 22 تهران شمال دریاچه شهدای خلیج فارس (چیتگر ) سال 1292


مسجد علی بن ابیطالب (ع)



نویسنده : خادم

تاریخ : پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۲

زمان : 20:48


نویسنده : خادم
تاریخ : سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 17:27
مقاله برگزیده  بعثت


مقاله برگزیده

 

بعثت

بعثت
بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهم‌ترین فراز از تاریخ اسلام است که به عنوان حادثه‌ای بس بزرگ و عظیم نقش مهم و تأثیرگذاری در سرنوشت انسان‌ها داشته است.
 

معنای بعثت


«بعثت» از ماده (بعث) به معنای برانگیختن و فرستادن است.و در شرع، فرستادن خداوند است، انسانی را به سوی جن و انس ‌یا بعضی از آنها تا آنان را به راه حق، دعوت کند و شرط آن دعوی پیغمبری و اظهار معجزه باشد. از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.
به طوری که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت (علیه‌السّلام) بیان گردیده است، خداوند متعال در زمان‌های مناسب پیامبرانی را برای هدایت مردم برانگیخته و هیچ قومی را بدون راهنمای الهی وانگذاشته است.
 

اهمیت بعثت


بعثت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت، هدایت بشری بوده و عظمت این امر عاملی بود که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد.
 

مهم‌ترین منشأ تحولات


بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منشا بزرگ‌ترین تحولات فکری عقیدتی جوامع بشری به شمار می‌رود؛ با این حال، سیره‌نویسان از آن غفلت کرده‌اند. روایات مجعول و بی‌اساس آنان در این‌ باره، نه تنها دون ‌شان آخرین پیامبر خداست؛ بلکه حتی با ادراکات بشری نیز سازگاری ندارد؛ اما چون بررسی آن در مقاله‌ای کوتاه نمی‌گنجد، تنها به ارائه رخداد بعثت با توجه به روایات و احادیث معتبر از دیدگاه شیعه اکتفا می‌شود.
 

نوید بعثت پیامبر


برخی از خصوصیات و نشانه‌های ظهور آن حضرت در کتب و اخبار ادیان پیشین مطرح بوده وبسیاری از اهل کتاب و اعراب مشرک نیز با آن آشنائی قبلی داشتند. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «الَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ‌و کَمَا یَعْرِفُونَ اَبْنَآءَهُمْ وَ اِنَّ فَرِیقًا مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یعلمون؛کسانی که به ایشان کتاب (آسمانی) داده‌ایم، همان گونه که پسران خود را می‌شناسند، او (محمد) را می‌شناسند و مسلماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می‌دارند، و خودشان هم می‌دانند.»
بعثت، انقلابی بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است وسزاوار منت‌گذاری خداوند ودر بردارندۀ حکمت و تربیت است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ اِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ اَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَتِهِ‌ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَاِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ؛به یقین، خدا بر مؤمنان منّت نهاد (که) پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان تلاوت کند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، و قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»
حضرت علی (علیه‌السّلام) دربارۀ فلسفه بعثت پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمایند: «خداوند سبحان، برای وفای به وعدۀ خود و کامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مبعوث کرد؛ و از همۀ‌ پیامبران پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود، نشانه‌های او شهرت داشت؛ و تولدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواسته‌های گوناگون و روش‌های متفاوت بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه کرده وگروهی نام‌های ارزشمند خدا را انکار وبه بت‌ها نسبت می‌دادند وبرخی به غیر خدا اشاره می‌کردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسیله پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از گمراهی نجات داد و هدایت کرد و از جهالت رهایی بخشید. سپس دیدار خود را برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برگزید و آنچه نزد خود داشت برای او پسندید و او را با کوچ‌دادن از دنیا گرامی داشت.»
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : یکشنبه سوم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 4:58
نوزوز  "خاطرات مهندس ايرج حسابي"


سین هشتم
 

 

در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون، دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله "بور"، "فرمي"، "شوريندگر" و "ديراگ" و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو دعوت کنند...

آقاي دکتر خودشان کارت هاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست (لوتوس) تزئين مي کنند و منشا و مفهوم اين گل ها را هم توضيح مي دهند.
چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف مقابل دلدادگي ايجاد مي کند.

دکتر مي گفت:
"براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون ويالونش جايي نمي رود، تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد.
همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت:
چون خواهرم را خيلي دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند.
من فورا يک شمع به شمع هاي روشن اضافه کردم و براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را هم براي خواهر شما اضافه کردم.

به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي، انيشتين از من خواست که با دميدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم.

من در پاسخ او گفتم:
ايراني ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري کرده اند.

براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد."

آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من گفت: "وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله چيست.
ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درخت ها سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است."

بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد اين دعا را برای مهمانان تحليل و تفسير مي کنند...

به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.

بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند.

همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي دکتر توضيح مي خواهند.

ايشان پاسخ می دهند که موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و بيان اميد و آرزوست.
انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند.

پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشم هايش را بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت:
"دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره ی هفت سين را ببيند..."

آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با "س" شروع مي شد توي سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود.

بعد توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.

تنها سبزه با "س" شروع مي شود به نشانه ي رويش...

ماهي با "م" به نشانه ي جنبش، 

آينه با "آ" به نشانه ي يکرنگي، 

شمع با "ش" به نشانه ي فروغ زندگي و ...

همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد.

آن هم در زماني که دنيا هنوز اين حرف ها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم عميق را درک مي کردند.

يک کاسه آب هم روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند.

آقاي دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که فلسفه ی اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد.

آب نشانه ي فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست.

انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.

از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟
مي گويد:
"ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد.
علم شما کجا و علم ما کجا؟!" 

خيلي جالب است که آدم به بهانه ي نوروز يا هر بهانه ي خوب ديگر، فرهنگ و اعتبار ملي خودش را به جهانيان معرفي کند.

"خاطرات مهندس ايرج حسابي"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سپاسگزارم که تمامي اين متن را باز نشر مي کنيد.

 

 


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه دوم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 16:20
مقاله برگزیده   عید نوروز


مقاله برگزیده

 

عید نوروز

سین هشتم
نخستین روز فروردین ماه و هنگام انتقال خورشید از برج حوت به برج حَمَل را نوروز می‌نامند، که بیان از تحوّل و پدیده‌ای طبیعی است که نقطه اعتدال ربیعی و آغاز بهار و فصل رویش و جنبش و جان یافتن دوباره طبیعت پس از مرگی طبیعی است، این هنگامه همواره از دیرباز در ایران باستان با عنوان عید نوروز همراه با برگزاری جشن و آیین‌های ویژه نوروزی بوده است.
 

اهمیت نوروز


روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمان‌های قدیم، روزی مهم در زندگی خود می‌دانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود، پیام‌آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوبارۀ طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.
نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی‌جان جانی تازه می‌گیرد، ایرانیان نیز با خانه‌تکانی و پوشیدن لباس نو و... سعی می‌کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.
 

پیشینه نوروز


عید نوروز از زمان‌های قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است. امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد. مسعودی در «التنیه و الاشراف آورده است: «هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت».
فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می‌کند که، وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند... جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».
به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
نوروز و آیین‌های ویژه آن پیشینه‌ای بلند در تاریخ دارد که در طول قرن‌ها از عهد آریاییان، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان تا به امروز با همه فرود و فرازهایش از حیات و اعتباری خاص برخوردار بوده است. جشن‌های نوروزی به دلیل هم زمانی با شروع فصل پرطراوت بهار و هم سویی با لطافت و نشاط و جنبش و رویش طبیعت، با حفظ حیات چندهزار ساله خود علی‌رغم وجود بعضی شک و شبهه‌ها و مخالفت‌ورزی بعضی اهل سنّت و نیز برخی علمای شیعه در دوره‌های اخیر به بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های اسلامی در شرق و غرب، مصر، بعضی نواحی عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان و جمهوری‌های آسیای میانه راه پیدا کرده و همواره علمای اسلام و دولت‌ها و حکومت‌های به اصطلاح اسلامی مانند اموی‌ها، عباسی‌ها تا به صفویه و قاجار واکنش‌های متفاوتی درباره آن نشان داده‌اند.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : شنبه دوم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 16:18
مقاله برگزیده  امام موسی کاظم علیه‌السلام


مقاله برگزیده

 

امام موسی کاظم علیه‌السلام

شهادت امام کاظم
امام موسی کاظم (علیه‌السلام) هفتمين امام شیعیان‌ و نهمين تن از چهارده معصوم (علیهم‌السلام) است.
 

زمان تولد امام کاظم


به سال ۱۲۸ ه. در ابواء ، جايى ميان مکّه و مدینه به روز یکشنبه هفتم صفر به دنیا آمد و در پنجاه و پنج سالگى به شهادت رسيد.
 

اسم و القاب امام کاظم


ابو الحسن موسی بن جعفر(علیهماالسلام)، امام هفتم از ائمه اثنی عشر (علیهم‌السلام) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (علیهم‌السلام) است.
به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الکاظم گردید.
کنیه آن حضرت ابو ابراهیم بوده ولی به ابو علی نیز معروف بوده‌اند.
از القاب مشهور او است: كاظم، العبد الصالح، باب الحوائج و كنيه گرامى‌اش ابوالحسن و ابوابراهيم است.
 

نام پدر و مادر امام کاظم


پدر والامقامش امام جعفر بن محمّد (علیهماالسلام) و مادرش حُمَيْدَه است. حمیده کنیزی از اهل بربر(مغرب) یا از اهل اندلس (اسپانیا)بوده است و نام پدر این بانو را صاعد بربری گفته‌اند. حمیده به «حمیدة البربریة» و «حمیدة المصفاة» نیز معروف بوده است. برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده‌اند.
 

فرزندان امام کاظم


بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی الکاظم (علیه‌السلام) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت که هجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا(علیهماالسلام) امام هشتم افضل ایشان بود.
از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند.
یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف به معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است.
عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته‌اند.
 

فضائل امام کاظم


امام كاظم (علیه‌السلام) همانند پدران پاك نهادش در فضيلت‌هاى اخلاقى و عملى آموزگار و نمونه ديگران بود.
 

← خصوصیات بارز امام کاظم


حضرتش در علم و حلم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود.
بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بی‌کران خویش تربیت می‌فرمود.
شبها بطور ناشناس در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به مستمندان کمک می‌کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه‌ها می‌گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می‌کرد.
کیسه‌های موسی بن جعفر در مدینه معروف بود و اگر به کسی یک صره (کیسه) می‌رسید بی‌نیاز می‌گشت. با این همه در اتاقی که نماز می‌گزارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.
 

← منش امام


منش و سلوك پاك او همگان را متأثّر مى‌ساخت؛ چنان كه بنابر روايات، چون او را در زندان حبس كردند، زندان‌بانان را منقلب ساخت و بدو ايمان آوردند.
ادامه

https://www.wikifeqh.ir/


نویسنده : خادم
تاریخ : جمعه یکم فروردین ۱۳۹۹
زمان : 11:16


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.